۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۶ اسفند شماره 3001 ارمان
تیتر محم روزنامه ارمان
ادامه خبرها در ادا
کفه ریاست به نفع لاریجانی یا عارف؟
کنایههای ورزشی روحانی به مخالفان
مواضع جدید بچه محل اوباما
حفظ واستمرار ائتلاف، مصلحت اندیشی میطلبد
کفه ریاست به نفع لاریجانی یا عارف؟
آرمان - یاسمین طالقانی: این روزها فرصت خوبی است تا وزن افراد مشخص شود؛ افرادی که شاید نزد اندک حامیانشان شخصیتی از خود ساختهاند که گویی بر کرسیهای اصلی تصمیمگیری حضور دارند اما حقیقت اینگونه است که این افراد درصدد شخصیتسازی برای خود از طریق مطرح کردن برخی موضوعاتی هستند که وزن موجهی دارند. اکنون که مردم کشورمان از حماسه هفتماسفند و پیروزی میانهروها راضی و خشنود هستند برخی با طرح موضوعاتی درصدد کسب جایگاهی برای خود هستند مثلا در شرایطی که هنوز شکلگیری مجلس دهم مشخص نیست بر سر ریاست آن به گمانهزنیهایی مشغول هستند که تنها رنگ احساسی دارد. از جمله این موارد میتوان به اظهارات علی تاجرنیا اشاره کرد که گفته است: «هم آقای عارف و هم آقای لاریجانی واجد صلاحیت برای مدیریت مجلس آینده هستند و قابلیتهای مربوطه را دارند اما در این باره طبیعتا بنده ارجحیتی برای آقای عارف قائل هستم.» وی در بیان دلایل خود مبنیبر ارجحیت عارف نسبت به لاریجانی برای ریاست مجلس دهم اظهار کرد: «اول اینکه آقای عارف با بیشترین آرا در بین حوزههای انتخابیه سراسر کشور به مجلس راه یافتند و این یک ویژگی خاص است. دوم اینکه آقای لاریجانی در حوزه انتخابیه خود نتوانست عنوان اول را کسب کند و شاید اگر قرار باشد احترامی به افکار عمومی بگذاریم آقای عارف از این جهت و جایگاهی که در لیست تهران دارند شرایط بهتری برای ریاست مجلس دارند.» تاجرنیا اظهار کرد: «دلیل سوم اینکه با وجود اینکه ترکیب مجلس آینده ترکیب معتدلی خواهد بود و ممکن است تعداد زیادی از اصولگرایان هم در آن حضور داشته باشند اما نوع مواجههای که در مجلس نهم با لاریجانی شکل گرفت و مخالفتهایی که از داخل اصولگرایان با ایشان شد؛ شاید این حساسیتها نسبت به آقای عارف با اینکه اصلاحطلب است کمتر باشد.» آنچه تاجرنیا بیان کرده دیدگاه خودش است و نسبتی با منافع اصلاحطلبان و معتدلان ندارد. درباره اینکه عارف بیشترین آرا را در تهران اخذ کرد باید دانست لاریجانی از قم کاندیدا شده بود و اگر از تهران در انتخابات حضور پیدا میکرد بهطور قطع اصولگرایان میانهرو پایتخت رای خود را به نام او به صندوق میانداختند. تاجرنیا به دوم شدن علی لاریجانی در قم اشاره و آن را دلیل برتری عارف که در تهران اول شد، میداند اما باید این سوال را مطرح کرد که آیا فضای سیاسی تهران و قم یکسان است؟ مگر در روز هجمه به لاریجانی در حرم حضرت معصومه(س) روحیه و مشی برخی در قم بر همگان آشکار نشد که برخی توقع دارند در چنین فضایی وفاداری لاریجانی به شهر قم را نادیده بگیرند و تنها چشم خود را بر آثار تبلیغ تندروها علیه لاریجانی بگشایند؟
منافع جمعی ارجح بر منافع فردی
اگر قرار بر ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی باشد بدونشک همانطور که پیش از این با وجود انتقاداتی که به لاریجانی داشتهایم بارها تاکید کردیم که ایشان گزینه مناسب ریاست مجلس دهم است چراکه در دوره قبل با وجود اینکه میدانست عدالت ومیانهرویاش سبب هجمه برخی تندروها در مجلس به او خواهد شد اما همگان دیدند چگونه در قم از او انتقام گرفتند. اگر برخی افراد در این روزها اذعان میکنند که لاریجانی یک اصولگرا بود که مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفته است، باید این موضوع را افتخاری برای اردوگاه اصلاحطلبی دانست که شخصیتی میانهرو به نام علی لاریجانی جلوتر از آنها در صف مقابله با تندروی حضور دارد. اگر یک فعال سیاسی میگوید که «آقای لاریجانی از آن طرف بریده بودند. جبهه پایداری در مقابل آقای لاریجانی ایستاد.» این اظهارات تنها یک نظر شخصی است و به رسانه و گروه دیگر تعلق نمیگیرد. چنانکه یک فعال سیاسی دیگر میگوید: «لاریجانی شخصیتی است که اگر رئیس مجلس شود، مجلس دهم با توجه به افزایش حضور میانهروها به بهترین مجلس تبدیل میشود.» این نکته که رابطه لاریجانی با اصلاحطلبان بیشتر شده است را باید افتخاری برای این جناح سیاسی دانست چون همین مشی اعتدالی بود که بارها به داد اصلاحطلبان رسید و نگذاشت حقی از آنها ضایع شود پس بهتر است حماسه دیگر با انتخاب ریاست مجلس دهم از سوی منتخبان اصلاحات و اعتدال شکل بگیرد تا برخی که پذیرای شکست سختی در هفتم اسفند شدند، سعی نکنند با ایجاد اختلاف از آب گل آلود ماهی بگیرند.
نظر سیاسیون به ریاست مجلس دهم
دیروز نظرسنجی یک سایت از ۲۵۰۰ فعال در عرصههای مختلف منتشر شد و نتایج آماری به دست آمده حاکی از آن است که اکثریت مطلق پاسخدهندگان به نظرخواهی نسیم آنلاین معتقدند که روحانی تلاش خواهد کرد لاریجانی را به کرسی ریاست مجلس آینده رسانده و تمایل ذاتی او با وجود همراهیهای ظاهری، آن است که عارف از گردونه کسب کرسی ریاست مجلس خارج شود. براساس دادههای آماری به دست آمده، بیش از ۷۷ درصد مخاطبین معتقدند که روحانی، لاریجانی را بر عارف ترجیح خواهد داد. ضمن آنکه تنها حدود ۱۵ درصد از مخاطبین شرکتکننده در نظرخواهی معتقدند که تمایل روحانی برای کسب ریاست مجلسی عارف بیش از لاریجانی است. همچنین حدود ۸ درصد از مخاطبین هم معتقدند که روحانی به هر دو نفر به یک میزان علاقهمند است و هرکدام از آن دو بتوانند به ریاست مجلس دست یابند برای روحانی فعالیت نموده و تفاوتی برای روحانی ندارد. البته نسیم که این نظرسنجی را منتشر کرده یک رسانه اصولگراست که به طور طبیعی ریاست عارف برایش شاید خوشایند نیست. بخش بعدی این نظر سنجی هم جالب است که نتیجه آن چنین است: «آن دسته از مخاطبان نظرخواهی که معتقدند روحانی، لاریجانی را به عارف ترجیح میدهد در بیان علت این ترجیح، دلایلی همچون، همراهی جدی لاریجانی با روحانی در دو ساله گذشته به ویژه موضوع برجام، احتمال رای آوری بیشتر لاریجانی، عدم رقابت لاریجانی با روحانی، اهل معامله دانستن لاریجانی، سرشکن شدن مشکلات و ناکارآمدی مجلس آینده بر اصولگرایان به جای اصلاحطلبان و احتمال گزینه شدن عارف در صورت کسب ریاست مجلس برای ریاستجمهوری۹۶ را ذکر کردهاند.» درنهایت این نمایندگان مجلس دهم هستند که رئیس را انتخاب میکنند. مصطفی کواکبیان منتخب تهران در این باره میگوید: «هرچند گزینه اصلاحطلبان برای ریاست مجلس دهم آقای دکتر عارف است اما ما تابع عقل جمعی فراکسیون اصلاحطلبان اعتدالگرا خواهیم بود.» و علی یونسی مشاور رئیسجمهور که به مشی و اخلاق عارف آشناست، میگوید: «بنده معتقدم قطعا همکاری میان آقای عارف و لاریجانی در مجلس آتی خواهد بود. به نظر من به همان دلیل که مصلحت بود آقای عارف به سود آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری کنارهگیری کند در مجلس دهم نیز مصالح اصلاحطلبی و مجلس را در ارتباط با مدیریت آن در اولویت قرار خواهند داد.» وی درباره لاریجانی نیز ادامه میدهد: «آقای لاریجانی در شرایط کنونی هم در حال ایفای یک نقش تاریخی برای جریان اصلاحات و کشور است. مهمترین خدمت علی لاریجانی به کشور و جریانهای سیاسی در مجلس نهم حمایت از تصویب برجام بود. این کار را هیچ اصلاحطلبی نمیتوانست به خوبی و تاثیرگذاری علی لاریجانی انجام دهد.» صادق خرازی هم نظری مشابه دارد و میگوید: «این حق نمایندگان است و ما نیز باید درباره ریاست مجلس صبر کنیم و گمانهزنی و حدسهای ما خیلی در این زمینه منطقی نیست که بگوییم.» رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه گفته میشود گزینه اصلاحطلبان برای ریاست مجلس دهم محمدرضا عارف است، آیا این درست است، تاکید میکند: «بستگی دارد؛ تصور من این است که عقل سیاسی اصلاحطلبان به گونهای است که اگر لازم باشد حاضر هستند انعطافهای بزرگی را از خود نشان دهند. البته این انعطافها به منزله واگذاری موقعیت نیست و باید ببینیم که آینده چه میشود.» وی در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است اصلاحطلبان علی لاریجانی را به عنوان رئیس مجلس بپذیرند، خاطرنشان کرد: «من نمیدانم و این را باید از محمد رضا عارف سوال کنید.» برخی فعالان سیاسی اما از موضع جناحی و حزبی به ریاست مجلس نگاه کرده و خواهان آن هستند که عارف بر این کرسی بنشیند از جمله تاجرنیا که پیشنهاد ریاست عارف را مطرح کرد که چندان مورد قبول حتی اصلاح طلبان هم نیست تا چه رسد به اعتدالگرایان وحامیان دولت.
درنهایت...
در نهایت به محمدرضا عارف که با رای مردم تهران درصدر منتخبان پایتخت قرار گرفت باید این نکته را یادآور شد همانطور که در گذشته تحتتاثیر اظهارات و ادعاهای احساسی قرار نگرفت اکنون نیز پس از بررسی شرایط در این خصوص تصمیمگیری کند. البته دکتر عارف خود معتقد به مصلحتاندیشی به نفع کل جریان است و بیش از دیگران بر این مساله اشراف دارد. عارف همیشه شیخوختپذیر، مصلحتاندیش و تکلیفگرا بوده است و دلسوزان باید بدانند که حفظ ائتلاف به مراتب بالاتر از رسیدن به ریاست مجلس است. نکته دیگر اینکه همراه کردن آقای عارف با خود از سوی روحانی در سفر به یزد نشانه مثبتی بود و روحانی نشان داد به دنبال تعامل است و نمیخواهد در انتخاب رئیس مجلس دهم مداخله کند. لذا برای معتدلین و اصلاحطلبان مهمتر از انتخاب رئیس مجلس باید حفظ ائتلاف باشد. اگر ائتلاف حفظ نشود حتی اگر ریاست مجلس را هم به دست آوریم هیچ به دست نیاوردهایم. به عقیده بسیاری از تحلیلگران سیاسی اگر لاریجانی رئیس شود قدرت مقابله با تندروهای داخل و بیرون را دارد اما توانایی دکتر عارف دراین مقوله متفاوت است. باید از دوران گذشته پارلمان عبرت گرفت و براساس عقلانیت جمعی تصمیمگیری کرد و نه بر اساس خوشایند افراد، آنهم خوشایندی کوتاهمدت که مشکلات زیادی به همراه خواهد داشت.
کنایههای ورزشی روحانی به مخالفان
رئیس جمهور در مراسم تقدیر از ورزشکاران و مدالآوران سال ۹۳ اظهار کرد: گاهی با یک تیم معمولی بازی میکنیم و گاهی با تیمهای بزرگی مثل برزیل و آرژانتین و اگر در بازی با این تیمها برنده هم نشویم بازی خوب به اندازه برنده شدن در جامعه تاثیر میگذارد اما وقتی با شش تیم قوی دنیا بازی میکنیم کار ما بسیار سخت است و کار وقتی سختتر میشود که این تیمها بازیکنانشان را با هم ترکیب میکنند و از میان خود بهترینها را برمیگزینند. حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی ادامه داد: شما وقتی به عنوان کشور ایران به مقابله با آنها میروید و پیروز میشوید برای ملت خود غرور میآفرینید اما وقتی کسی برای این موفقیت کف نمیزند شما چه لقبی به او میدهید یا وقتی گروه یا جناحی پیدا میشود که در برابر این پیروزی، لبخند را در چهره او و کف محکم در دستهای او نمیبینید. گاهی هم کفی زده میشود ولی گفته میشودای بابا، این همه تلاش کردیم سه گل زدیم ولی یک گل هم خوردیم. وی در ادامه با اشاره به اینکه «بعضی فکر میکنند که یک مسابقه از اول تا آخر برای یک نفر برد و برای یک نفر باخت است» تصریح کرد: مربی بزرگ این بازی اعلام کرده که بازی ما برد - برد است و ما هم پیروزیم چون گل بیشتری زدهایم. ما در صحنه جهانی و برای منافع ملی بازی کردیم و درّ گرانمایه این ملت را از ته چاه خارج کردیم و در منظر جهانیان قرار دادیم.
سال ۹۴ غنیسازی اورانیوم در ایران قانونی شده
رئیسجمهور در ادامه با طرح این پرسش که «تفاوت سال ۹۴ با سالهای پیش از آن چیست؟» گفت: سال ۹۴ غنیسازی اورانیوم در ایران قانونی شده است اما سالهای قبل از آن غنیسازی غیرقانونی بود. سال ۹۴ خرید و فروش مواد هستهای آزاد شده است و ما توانستیم در این سال UF۶ بفروشیم و کیک زرد بخریم. ما در سال ۹۴ آب سنگین فروختیم. قبل از سال ۹۴ هر کس به ما در زمینه هستهای کمک میکرد خلاف قانون بینالمللی بود اما امروز همه کشورهای دنیا باید به ما کمک کنند. قبل از سال ۹۴ روابط بانکی و بیمهای ما با دنیا تعطیل بود و فروش نفت از یک حدی به بالاتر ممنوع بود. ما در پتروشیمی، خرید هواپیما، حمل و نقل، ساخت اتومبیل تحریم بودیم. وی خاطرنشان کرد: اما پس از رفع تحریمها هزینه حمل و نقل دریایی ما ۲۵ درصد کاهش یافت که برخی مراجع جهانی این رقم را ۳۰ درصد اعلام کردند. آیا این افتخار ملی نیست؟ ما در زمان تحریم برای نقل و انتقال ارز حداقل باید ده درصد اضافه پرداخت میداشتیم اما امروز ما در برابر قدرتهای جهانی پیروز شدیم و این یک افتخار بزرگ ملی، سیاسی، حقوقی، اجتماعی و فنی برای تاریخ کشور خواهد بود. ما از سال ۹۴ تا پایان تاریخ افتخار میکنیم. وی در ادامه با بیان اینکه «افتخار دوم ما اداره کشور در شرایط کاهش بینظیر قیمت نفت است»، گفت: سال ۹۴ یکی از سختترین سالها برای دولت بود. درآمدهای نفتی ما در سال ۹۰، ۱۲۰ میلیارد دلار و امسال کمی بیش از ۲۰ میلیارد دلار بود. اکنون باید نوسان بازار در اواخر سال ۹۰ را با سال ۹۴ مقایسه کنیم. روحانی افزود: «ما توانستیم روند کاهشی تورم را ادامه دهیم و تورم نقطه به نقطه را تک رقمی کرده و تورم سالانه را به ۱۲ درصد برسانیم» اظهار کرد: شرایط بورس نسبتا خوب است و تناسب خوبی میان ریال و ارز برقرار شد. اکنون باید شرایط اقتصاد ما در رقابت با کشورهای تولیدکننده نفت مقایسه شود و وقتی این مقایسه انجام شود موفقیت ما نمود پیدا میکند. البته ما مشکلات فراوانی داریم اما سال ۹۵ سال بهتری برای ما خواهد بود و ما شرایط بهتری در اقتصاد خواهیم داشت. رئیسجمهور با اشاره به اینکه «یک خارجی که به ایران میآید چهره مردم نخستین نکتهای است که میبیند» افزود: بنابراین مهم است که چهره مردم سرزنده باشد یا گرفته. وی همچنین افزود: همانطور که میگوییم در انتخابات هرچه رقابت بیشتر باشد بهتر است و سخت است که جامعه را به خاطر کاندیدای خاصی پای صندوق ببریم، در ورزش هم رقابت مهم است و اگر فقط دو سه ورزش را برای مردم در نظر بگیریم رغبت مردم به ورزش کمتر میشود. ورزش برای دور کردن جامعه از آسیبهای اجتماعی بسیار مهم است و دارای آثار اجتماعی متعددی است. رهبر انقلاب هم فرمودهاند که ورزش برای جوانان مستحب ولی برای میانسالان واجب است. وی با بیان اینکه «من در دولت تاکید کردهام که شرایط در کشور برای ورزش بانوان باید آماده باشد و باید عدالت ورزشی برقرار کنیم» تصریح کرد: باید فضای ورزشی مناسبی برای بانوان در نظر بگیریم تا آنها راحت باشند و در کمال اطمینان ورزش کنند. همه مسئولان ورزشی باید در این زمینه کمک کنند تا فضای ورزشی سالم و مناسبی برای بانوان در سراسر کشور فراهم شود مخصوصا در مکانهایی که به لحاظ امکانات ورزشی محرومیت دارد. وی تاکید کرد: افتخارات ملی به همه اقوام، ادیان و همه تفکرات سیاسی و همه کسانی که به ایران عشق میورزند تعلق دارد. این افتخار ملی موجب وحدت ملی و غرور ملی میشود. وی گفت: بهترین راه برای شاخصگذاری میزان پیشرفت در همه امور رقابت بینالمللی است و اگر از رقابت بینالمللی محروم شویم پیشرفت ما متوقف میشود. در رقابتهای بینالمللی است که ما جایگاه خود را درک کرده، از نواقص آگاه میشویم و در صحنههای بینالمللی افتخار میآفرینیم. رئیس دولت یازدهم در ادامه اظهارات خود در جمع ورزشکاران و مدالآوران سال ۹۳ با اشاره به اینکه «برگزاری انتخابات پرشور یکی دیگر از موفقیتهای کشور در سال ۹۴ بود» گفت: در این میدان نیز مدالآوران و ورزشکاران کمک کردند و به صحنه آمدند و من از عمق جان خود از شما سپاسگزارم. همیشه ورزشکاران در روزهای مهم و یا سخت ملی حضور داشتند. در جنگ تحمیلی ورزشکاران به صحنه آمدند و در انتخابات نیز مردم را برای حضور تشویق کردند. وی همچنین تصریح کرد: ورزش میدان مسابقه جهانی است و ورزشکاران از روز اول به رقابت جهانی رفتند. انشاءا... هم در سال آینده اتومبیل ما هم وارد رقابت جهانی میشود و از پایان سال ۹۵، ۳۰ درصد اتومبیل تولید شده کشور صادر خواهد شد.
مراسم تقدیر از ورزشکاران و مدالآوران سال ۹۳
وی خطاب به ورزشکاران گفت: مسئولان از شما ورزش خوب، اخلاقی و جوانمردانه میخواهند و مردم هم از شما پیروزی و مدال میخواهند. شما این را به هم ضمیمه کنید. روحانی با بیان اینکه «قهرمانی و عفاف و حجاب زنان در رقابتهای جهانی برای ما افتخار است»، افزود: همواره اخلاق، بزرگواری و جوانمردی به نمایش هویت دینی و اخلاقی و همچنین آداب و فرهنگ اسلامی با ورزش همراه بوده است. وی در بخش پایانی اظهارات خود با تاکید بر اینکه «دولت تمام تلاش خود را برای کمک به ورزش انجام میدهد» خاطرنشان کرد: معتقدم کار را باید به صاحبان همان حوزه واگذار کرد. ما هرچه در حوزه خصوصیسازی قدم برداریم و کار را به مردم، فدراسیونها، کمیتهها، مربیان و صاحبنظران واگذار کنیم موفق میشویم؛ زیرا صاحب نظرها بهتر از دولت عمل میکنند. نقش دولت فقط کمک به این حوزه است و دولت هر قدمی که لازم باشد برای کمک به حوزه ورزش برمیدارد. در پایان این مراسم رئیسجمهور از ورزشکاران و مدالآوران سال ۹۳ تجلیل و تقدیر کرد.
مواضع جدید بچه محل اوباما
آرمان - مطهره شفیعی: تاسفآور است و شاید هم باید برای او و همفکرانش دلسوزی کرد؛ آنانی که به هر ریسمان چنگ میزنند تا شاید بتوانند ذرهای گذشته خود را تغییر داده و در فضای سیاست ایران مطرح شوند؛ داریوش سجادی را شاید بتوان از زمره این افراد دانست که تصور میکرد با خروج از ایران میتواند به عنوان تئوریسین جریانی شود که نه میتوان نام اصلاحات بر آن نهاد و نه اصولگرا چراکه هر کدام دارای مولفههایی هستند و سجادی از هر دو آنها بینصیب است. جالب آنجاست که وی مدتهاست تبدیل به ابزار رسانههای تندرو شده است؛ ابزاری که تاریخ گواهی میدهد پس از مدتی به صندوقچه فراموشی سپرده خواهد شد. نکته جالبتر این است که برخی مانند روزنامه کیهان مشی جالبی دارند که تخیلات و سوالات بیپاسخ سجادی را برای درج در صفحات خود انتخاب میکنند اما واضح است که سجادی برای آنها هم تبدیل به مهره سوخته شده چون اظهاراتش در ستون «اخبار ویژه» که اختصاص به مطالب تخریبی دارد منتشر میشود.
درباره که می نویسد؟
موضوع تاسفآور دیگر اینکه هرچه زمان میگذرد اظهارات سجادی عجیبتر میشود و از آنچه سخن میگوید که مصداق دقیق فرافکنی است مثلا برخی اوقات او پا را از محدودهای که اجازه دارد فراتر میگذارد و درباره شخصیتهایی سخن میگوید یا مینویسد که در چارچوب دانش او نمیگنجد و از بسیاری جهات مشخص است که با سجادی کوچکترین اشتراکی ندارند مانند رعایت ادب و اخلاق! برخی اینگونه مطرح میکنند که داریوش سجادی در زمانی که از ایران خارج شد تصور این را داشت که به تئوریسین اصلاحات تبدیل خواهد شد و تشکیلاتی قدرتمند راهاندازی خواهد کرد اما پس از مدتی متوجه شد که از این حرفها خبری نیست و کسانی که پذیرای او هستند تنها چند سایت داخلی تندروند که تنها برای مصارف خود از او استفاده میکنند و نه تنها به حیات سیاسی او کمکی نمیکنند بلکه ماسک اکسیژن مصنوعی را از روی صورتش بر میدارند و درمواقعی که بار دیگر به مواضع ضداصلاحاتی او نیاز دارند برای مدت کوتاهی اجازه تنفس به او میدهند.
ندانسته مینویسد
مشکل داریوش سجادی و داریوش سجادیها این است که هدفی برای خود تعریف نکردهاند و زمانی که در اجرای برنامههای خود به بن بست میرسند، عملکرد آنها باری به هر جهت میشود و برای آنچه میخواهند بیان کنند ذرهای به بررسی ابعاد موضوع بهویژه اینکه اصلا صلاحیت اظهارنظر درباره آن را دارند فکر نمیکنند مانند اظهارات اخیرش که متوجه آیتا... سیدحسن خمینی است؛ اظهاراتی که مشخص بود ناشی از عدم درک معنای سخنان یادگار امام بوده و تنها در تصور او این نکته موجود بود که باید به تخطئه سیدحسن خمینی بپردازد چون او با هاشمی همراه است و دیدگاههای اعتدالی هاشمی سدی در برابر تفکر سجادیهاست مثلا نوشته است: «اظهارات «سیدحسن» با وجود همه اتصافات اخلاقی و انتسابات عالیه خانوادگی اگر ناشی از فلتات زبان نباشد میتواند مصداقی از عدم متابعت از قاعده همگونی اقتضائات سنی و الزامات بیانی محسوب شود. اظهارات اخیر حجتالاسلام سیدحسن خمینی دائر بر آنکه «برخی کسانی که در دوران مبارزه زخمزبان و طعنه میزدند امروز کاتولیکتر از پاپ شده و جز خودشان کسی را قبول ندارند و عدهای هم که در دوران مبارزه با بیتفاوتی زندگی میکردند، امروز انقلابیتر از دیگران شدهاند» چنین اظهاراتی نه از حیث محتوا بلکه از حیث خطیب نمیتواند مسموع باشد! نغز ماجرا وقتی است که «سیدحسن» که اساسا سن ایشان کفاف دوران مبارزه را نمیدهد چنین سخنی را بدون «کوتیشن مارک» خطابت میکند که در آن صورت خواسته یا ناخواسته خود را مبدل به مصداق تحیر از جنس روژه گارودی مینمایند. اما چنانچه اظهارات «سیدحسن» محصول بدآموزی ناشی از همنشینی با «هاشمیرفسنجانی» باشد در آن صورت در عرف سیاسی رفتار و گفتار «سیدحسن» بازی کردن یا بازی خوردن در زمین هاشمی و ناشیانه مبدل شدن به «مهره تحتالامر» برای رقابتهای سیاسی وی با رقیبانش معنا میشود.» به هر حال دیدگاه داریوش سجادی هر چه باشد به عنوان فردی که خود را در عرصه سیاست تعریف کرده، محترم است اما کاش او برای گیرایی بیشتر اظهاراتش به چند سوال هم پاسخ میداد.
سجادی در دوران مبارزه کجا بود؟
اگرچه در زمان دفاع مقدس و انقلاب اسلامی بسیاری از مردان و زنان کشورمان از خود گذشتند تا استقلال کشور حفظ شود اما امروز دیگر نباید خطکش به دست گرفت و از کی بود و کی نبودها سخن گفت. حال که این مساله برای سجادی به ابزار تخریب یادگار امام تبدیل شده است خوب است نخست او به این سوال پاسخ دهد که در زمان انقلاب و جنگ، خودش کجا بوده و چه خدماتی به کشور عرضه کرده است؟ آقای سجادی که صندوقچه خاطراتش در مواقع نیاز باز میشود کمی در آن بگردد و از خاطرات رشادتهایش بنویسد! کاش سجادی به جای نداشتههایش با صراحت از داشتههایش سخن میگفت! میتوان پذیرفت که سجادی نداند سیدحسن خمینی فرزند مرحوم حاج سیداحمدخمینی فرزند امام خمینی(ره) است که گنجینه اسرار بوده و برخی از آنچه آن مرحوم در قلب خود داشت هیچگاه بیان و افشا نشد. او فرزند شخصیتی است که برای پیروزی انقلاب اسلامی در کنار امام خمینی(ره) حضور داشت و تهمتهای بسیاری شنید اما سکوت کرد یعنی همان کاری که امروز فرزند او سیدحسن آقای خمینی انجام میدهد و موجبات خشم تندروها را فراهم کرده است. آیتا... سیدحسن خمینی از پدر و پدربزرگش به خوبی آموخته که نباید در برابر اتهاماتی که از سوی بدخواهان و کسانی که از واهمه برخی موضوعات کشور را ترک کردهاند واکنشی نشان دهد.
هاشمی و سیدحسن اضلاع پرنده اعتدال
اگر سجادیها امروز مدعی هستند و مینویسند که «چنانچه اظهارات «سیدحسن» محصول بدآموزی ناشی از همنشینی با «هاشمیرفسنجانی» باشد در آن صورت در عرف سیاسی رفتار و گفتار «سیدحسن» بازی کردن یا بازی خوردن در زمین هاشمی و ناشیانه مبدل شدن به «مهره تحت الامر» برای رقابتهای سیاسی وی با رقیبانش معنا میشود. بهقول ژاپنیها «ماهی از دهان میمیرد» که کنایهای است به محوریت دهان و ضرورت مراقبت از خروجیهای آنکه در صورت بیمبالاتی، چنان دهانی میتواند موجبات مهلکه «صاحب دهان» شود.» باید گفت دلیل این اظهارات سجادی که اظهر من الشمس است چون او امروز در اردوگاهی پناه گرفته که نسبتی با اعتدال ندارد و از هر فرصتی برای هجمه و اتهامزنی به هاشمی بهره میبرند. سیدحسن خمینی بارها نشان داده است که خود را در زیر چتر اعتدالی که از سوی امام و مرحوم حاج سید احمد آقا و هاشمی گسترده شده است قرار داده و همواره با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در یک مسیر گام برداشته است. کاش آقای سجادی کینههای خود از اعتدال که مصداق هاشمی است را چاشنی اظهاراتش نمیکرد تا نادرست بودن دیدگاهش عیانتر نشود. در نهایت آقای سجادی نوروز مبارک؛ امید که درسال ۹۵ باور کنید در حوزهای بایدنظر دهید که لااقل رسانههای خاص که امروز در ستونهای فراتر از خبر خود برای شما فضا خالی میکنند، مکان مناسبتری را برای درج آنچه از بیرون مرز درباره داخل مرز مینویسید کنار بگذارند.
- ۹۴/۱۲/۲۶