چرا انقلاب

پشت پرده

چرا انقلاب

پشت پرده

خدا
آرامش را
در با خودش بودن
قرار داد
و بعد چمدان هایش را
جمع کرد و رفت

طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب با موضوع «جهان عرب» ثبت شده است

بافت تاریخی اهواز خاک می‌خورد

روند تخریب بناهای تاریخی در خیابان‌های مرکز شهر اهواز بیشتر از هر جای دیگری به چشم می‌خورد. از سرای سله و مرکز ثقافی گرفته تا هتل قو و دانشسرای مقدماتی پسران اهواز. بافت تاریخی اینجا نه عرصه و حریم دارد و نه ضوابط میراث فرهنگی در آن‌ها اعمال می‌شود...
بافت تاریخی اهواز خاک می‌خورد


گزارش:رسول عوده زاده
  • farzad alali

زن شرقی /بقلم:محمد نبهان

جامعه شرقی ما هنوز درگیر افراط گرایی دینی قرار دارد واین قضایا به عنوان یک حکم لایتغیر در بین قوانین و سنت های اجتماعی مردم رسوخ کرده است بی آن که این قوانین مورد بررسی و تطابق با عصر حاضر قرار گیرد
زن شرقی /بقلم:محمد نبهان

محمد نبهان 

هنگامی که در کتب مختلف ، مجله ها و یا در هر رسانه صوتی تصویری دیگری با واژه " زن شرقی " روبه رو می شویم ، عموما تصویری ذهنی ، از یک زن آرام ، متعهد ، مطیع وسخت کوش اندیشه را به سوی خود معطوف می دارد . این تنها چهره ای ست که از مفهوم این واژه در ذهن ها نقش بسته است .
این زن بی نهایت نحیف ، ضعیف و ناتوان به نظر می رسد ، مرد رابه زحمت می اندازد ، وبال او را می گیرد ، دست و پا گیر است و تنها به دلیل آن که توانسته است بخش مهمی از زندگی مرد را به خوبی پاسخ دهد ، برای او مجوز حضوری کم و بیش ملموس در تصمیم گیری های غیر ضروری زندگی صادر می شود .
این قائله تا به این جا به پایان نمی رسد ، این زن یک برگ برنده دیگری را نیز با خود حمل می کند و آن تولید مثل است و این به معنای کسب رضایت فرهنگ عامه ، تبعیت از قوانین نانوشته شرقی و برقراری نوعی تفاهم وجودی درجامعه تلقی می شود .
سالهاست این زن توسط این قوانین و سنت های بشری محدودیت های غالبا شدیدتری نسبت به جنس مرد ، برایش مد نظر گرفته شده است بی آن که کسی بداند ، چرا ؟؟
  • farzad alali

غابة الهجران

من توادعنه الصـــــبر کض بیــده فاس

وگام یگطع کــــــل شجر روض العمــــر

وصـــار درب الفرگه چن درب الصـراط

ویا هو یگدر من علــــــی الــفرگه یمر

من رحت مات الصبــــح ظل عندی لیل

لیل هندس بی شــــفت نجم الظــــــهر

الجروح اثیاب لبســـــــــن من جدیــــد

ولاگـــــن اعلیهن فســــــاتین الحــــمر

استحی من اجروحی واغرگ بلـحیاء

للجروح الماشــــــــــفن شــاخلق عذر

ویـن ادورک! یا سـلف اســأل علیک؟

بیا قصاید الــــگه وجهــک یا کتـــــــر؟

مای البوجـــهی خلص من گد بـــچای

جربة اعیـــونی بغیابک بـــــــس تخـر.

اســرار حبک چانت بعینـــــی تعیــش

حدر رمش العیــن متغطیه بســـــــتر

لیش خلیت الدمـع یفضــــح هــــوای؟

ومن بنات اســــــراری ینبـاگ الخدر؟!

غابة الهجران وحشـــــــــه ابلا امان

وروحی ظبیــه وساعة افراگــک نــمر

رد ولو لحظة امشـــــــابگ لـلــوداع،

ریتی عطشـــــانه النســـیمک یاعطر

یم ضریح الشـــــــوگ بانیلک مــقام

وگلبی شــــدّیته اعله شــــباچک نذر

طفل گلبی الهســــــه یدعیلک تــعود

جالـــــــس بحضرة مقامک  ینتــــظر

****

سید حسن الشریفی


  • farzad alali

نی عاشق ورق‌های سپید 
آمدم که بنویسم... 
کاغذ، سفید بود، 
به سفیدی مطلق یاسمن‌ها 
پاک، چونان برف
که حتی گنجشک هم بر‌آن راه نرفته بود 
با خود پیمان بستم که آن را نیالایم ... 
پگاه روز بعد، دزدانه به سراغش رفتم 
برایم نوشته بود: ای زن ابله!
مرا بیالای تا زنده شوم و بیفروزم، 
و به سوی چشم‌ها پرواز کنم 
و باشم... 
من نمی‌خواهم برگ کاغذی باشم
دوشیزه و در خانه مانده!... 
غاده‌ السمان 
                       ترجمه: عبدالحسین فرزاد 

  • farzad alali

زبان عربى یک ویژگى بسیار منحصر به فرد دارد. در این زبان کمترین واژه ها مى توانند مفاهیم بسیارى را بسازند. بسیارى از اوقات فاعل  و مفعول در یک فعل جمله مى شوند و یک کلمه مى تواند یک جمله کامل باشد. این ویژگى  سبب مى شود که شاعران عرب در نهایت ایجاز بتوانند شعر بگویند وکمتر از جملات بلند و کش دار در شعر استفاده کنند. "غاده السمان" یکى از زنان شاعر و نویسنده سورى کسى است که این نکته را به درستى فهمیده و در زبان به کار گرفته است. سطرهاى شعر او کوتاهند اما از عمق و ژرفاى بسیارى برخوردارند. روح شعر او روح زبان عربى است. کلمات که در کنار هم مى آیند به راحتى در ارتباط با هم قرار مى گیرند و یک خط طولى را مى سازند. خط روایى که از یک نقطه آ غاز مى شود و در نقطه دیگرى به پایان مى یابد. اگرچه او در شعر هایش مفهوم یا واژه اى را تکرار مى کند اما این تکرار سبب نمى شود که شعر حول یک محور مشخص حرکت بکند و در نهایت پس از چند دور دوباره به مفهوم اول بازگردد. برعکس تکرار مفاهیم در نهایت مفهوم عمیق  تر و بزرگ ترى را خلق مى کند. حرکت شعر، زبان شعر و جهان شاعرانه او کاملاً محسوس است. مى توان از ابتدا مشخص کرد که شاعر چه مفهومى را مى خواسته و از کجا آن را آغاز کرده و در کجا به پایان برده. اما این فرم شاعرانه در عمل با ویژگى هاى دیگرى در مفهوم همراه مى شود. ویژگى هاى مفهومى که جهان شعرى "غاده السمان" را مى سازد و از دیگر شاعران عرب بسیار فاصله مى گیرد.
���
از ویژگى هاى مهم شعر "غاده السمان" این است که او جسارت زن بودن را وارد شعر عرب کرد. زن عرب در محیط بسته فرهنگى زندگى مى کند که نمى تواند بسیارى از احساسات درونى خود را ابراز کند. اما "غاده السمان" کسى است که نه تنها این احساسات را بروز مى دهد بلکه آنها را افشا مى  کند.احساسات زن عرب همچون رازى سر به مهر قرن ها است که در تاریخ اعراب نهفته است. رازى که هیچ کس حق بازگو کردن آن را ندارد. این احساسات از محیط هاى بسته فردى بیرون نیامده و هیچ وقت جسارت اجتماعى بودن را نداشته است. اما شعر "غاده السمان" بیش از هر چیز شعرى افشاگر است. او نه تنها به درونیات خود به عنوان یک زن توجه مى کند و آنها را بیان مى کند بلکه رابطه خود را با محیط اجتماعى پیرامون خود نیز از نو بنا مى کند. او هم مثل بسیارى دیگر از نویسندگان و روشنفکران عرب این حق را دارد که نسبت به جنگ اعراب و نسبت به بسیارى از مسائل اجتماعى اعراب اظهارنظر کند و او این کار را انجام مى دهد. او تمام آنچه را از جهان خود درک مى کند به بیان مى آورد. اشعار عاشقانه تنها محور اشعار او نیست بلکه آنچه او را بیشتر به جهان پیوند مى دهد نگاه او به محیط اجتماعى خود است. شعر او گریختن از تمام مرکز هاى قدرت است. هر چه که براى او محدودیت است او از آن مى گریزد. او مى خواهد در دنیاى عرب نقش اجتماعى هم پیدا کند بنابراین با واقعیات اجتماع پیوند مى خورد و آنها را نیز به شعر وارد مى کند. همان طور که از محدودیت هایى که جهان عرب براى بیان احساسات گذاشته اند مى گریزد و از محدودیت هایى که اعراب براى نقش اجتماعى زنان ایجاد کرده اند فرار مى کند.راهى که "غاده السمان" براى این حضور اجتماعى پیدا مى کند بسیار جالب توجه است. در واقع او برخلاف بیشتر شاعران عرب که در فضایى ذهنى سیر مى کنند در فضایى که کاملاً عینى و حقیقى شعر مى گوید و در این میان او به کشفى بزرگ مى رسد. او اسطوره هاى حقیقى جهان امروز را پیدا مى کند. این اسطوره ها دیگر شخص نیستند، یا داستان هایى مربوط به گذشته اعراب، بلکه هر چیزى است که در جهان عرب معناى اصلى خود را از دست داده. در این میان از مفاهیم بزرگ مانند عشق، زنانگى، وهم تا جزیى ترین مفاهیم زندگى مانند خریدن نان، آوردن آب و خریدن سیب همه چیز کارکردى اسطوره اى دارد. در دنیاى "غاده السمان" اسطوره ها کاملاً حقیقى  اند. همه آن چیزى است که در زندگى روزمره وجود دارد اما واژه ها معناى خود را از دست داده  اند. همچنین هر معنا با واژه هاى دیگرى سنجیده مى شود. اسطوره  امروز جهان عرب یک "بمب" است یک "گلوله" است و جنگ است. او به درستى جنگ را مى شناسد و مى داند که جنگ در شعر او باید چه تاثیرى داشته باشد. او حتى از این هم پیشتر مى رود. او به زنى فکر مى کند که جنگ را تجربه کرده و از خود مى پرسد، حالا این زن چگونه عاشق مى شود، چگونه به عشق اش ایمان مى آورد، آیا معشوقش باز هم مى خواهد او را محدود کند.در حقیقت تمام شعر "غاده السمان" پاسخ هاى احتمالى است که او براى پرسش هاى ذهنى خود مطرح مى کند. در این میان شاید واژگانى وجود داشته باشند که استعاره از چیزى باشند حتى شاید سطر هایى وجود داشته باشد که تماماً استعارى باشند اما کلیت شعر صرفاً بازگشت به سوى حقیقت است.پرسش و پاسخ هایى که او در ذهن خود دارد حالا به شعر بیان مى کند. همه اینها حقایق زندگى است حقایقى را که شاید او فکر نمى کند این همه تلخ و این همه گزنده باشند. بنابراین سعى مى کند پاسخ هایش را در نهایت شاعرانگى بدهد و بر همین اساس مدام فضاى شعرش با نوعى از رمانتیسم پیوند مى زند.
���
در ادبیات عرب "غاده السمان" را بیشتر به عنوان نویسنده مى شناسند. حقیقت هم این است که بیش از آنکه شعر نوشته باشد داستان و رمان نوشته. اما "غاده السمان" نه به عنوان شاعر و نه به عنوان نویسنده بلکه به عنوان یک زن روشنفکر عرب از اهمیت ویژه اى برخوردار است.او جسارت زن بودن را در میان اعراب داشت و توانست نگاه خود را نسبت به زمینه هاى فردى و اجتماعى در میان اعراب مطرح کند. از این جهت او بر روى لبه تیغى راه مى رفت که هر لحظه ممکن بود نابود شود. کار او در ادبیات شبیه زنانى بود که در عملیات استشهادى در فلسطین شرکت مى کنند و در مرز نابودى و جاودانگى به انفجار مى رسند.

  • farzad alali

nizar-qabani5

 هفدمین سال مرگ نزار قبانی، شاعر بزرگ جهان عرب، است.

 قبانی دیپلمات، شاعر و ناشر سوری و متولد دمشق بود. او شاعری است که با شعرهای عاشقانه‌اش مشهور است و زن و عشق موضوع اصلی شعر قبانی‎اند. شعرهایش را خوانندگانی مانند ام ‎کلثوم، عبد الحلیم حافظ و نجاة الصغیرة (مصر)، فیروز و ماجده الرومی (لبنان)، کاظم الساهر (عراق) خوانده‎اند. او در دنیای عرب از شهرتی بی‎همتا برخوردار است. شعر او به اکثر زبان‌های دنیا ترجمه شده‎ است و خوانندگانی بی‎شمار دارد.

حمله به قبانی!

  • farzad alali