۱۳۹۴ چهارشنبه ۳۰ دی شماره ۳۴۴۵ اعتماد
سه تیتر محم روزنامه اعتماد
ظریف:نقدها و مخالفتها را تمامش کنید اکنون روز جشن مردم است و دست در دستهم ایرانی آباد بسازیم
گروه اقتصادی | رییسجمهور و مردان اقتصادیاش در حالی در جمع فعالان بخش خصوصی حضور یافتند که تهران برای مقابله با آلودگی هوا کمی دیرتر از همیشه از خواب بیدار شد. شلوغی اتوبان چمران و خیابانهای منتهی به سازمان اجلاس سران در خلوت صبحگاهی خودنمایی میکرد. از نخستین ساعات صبح مقدمات برگزاری بزرگترین همایش اقتصادی پس از برجام آماده بود و حضور رییسجمهور در این همایش حساسیتها را افزایش داده بود. هر چند ورود میهمانان به سالن از ساعت هفت و نیم صبح به سالن آغاز شد اما رییسجمهور در حالی ساعت نه و نیم سخنرانیاش را آغاز کرد که به گفته خودش هنوز نیم ساعتی تا شروع ساعت کاری زمان باقی بود. او برای توصیف مشکلات کشور شرایط همین روز را مورد اشاره قرار داد و گفت: «میدانید این به چه معناست؟ به معنای آلودگی و مشکلات زیستمحیطی. برای همین باید کارمان را ساعت ١٠ شروع میکردیم.»
نشست دیروز تفاوتهای زیادی با نشستهای عادی که هرازگاهی بخشی از اقتصاد، سیاست یا فرهنگ را به خود مشغول میکند، داشت. ١٣٠٠ نفر از فعالان بخش خصوصی، اعضای هیات نمایندگان اتاق بازرگانی و اصناف و... در سالن حضور داشتند تا دستور کار پس از برجام را برای روزهای بدون تحریم مرور کنند. روحانی مانند همیشه شمرده و آهسته سخن میگفت اما ترجیح داد چند داستان برای حاضران در سالن تعریف کند؛ داستانهایی که وقتی به پایان میرسید، ابراز احساسات شدید حاضران در سالن را به همراه داشت. روحانی از انسانی سخن گفت که ١٢ سال بدون هیچ جرمی، به ناحق در زندان بود. وی گفت: این جوان در شرایط عادی روزهایش را در سلول به شب نمیرساند. زنجیرها بر دست و پایش بود و امکان حرکت از وی سلب شده بود و بالاخره پس از ١٢ سال اتفاقی مهم رخ داد. این جوان بیگناه را از زندان آزاد کردند و زنجیر را از دست و پایش گشودند اما دستها و پاهایش به دلیل فشار زنجیر امروز درست حرکت ندارد. ما باید به این جوان کمک کنیم. او کسی نیست جز اقتصاد ایران. حالا وی نمیخواهد راه برود یا بدود بلکه میخواهد با کسانی که نه معنای زندان را میفهمند و نه زنجیر را دیدهاند، در تمام عمر خود ورزش کردهاند و از انواع مکملها بهرهمند بودهاند، رقابت کند. باید حالا ما و شمایی که امروز میزبان ما هستید، به این جوان کمک کنیم. هر چند سخنان روحانی با کف زدنهای متعدد حاضران روبهرو شد اما وقتی داستان جوان زندانی را به پایان رساند، با تشویق ممتد فعالان بخش خصوصی مجبور به سکوت شد. او فاصله تحریم تا توسعه را طولانی عنوان کرد و گفت: تحریم رفت، حالا همه با هم باید راه توسعه را هموار کنیم.
اگر ظریف نبود
دیروز هر چند روحانی حرفهای مهمی برای حاضران داشت اما ترجیح داد بخش مهمی از سخنرانی ٥٠ دقیقهایاش را به واگویه آنچه گذشت اختصاص دهد. به سوابق شغلیاش اشاره کرد، به اینکه زمانی در مجلس رییس کمیسیون امنیت ملی بوده و زمانی در شورای امنیت ملی پرونده هستهای را دنبال میکرده است. او تاکید کرد موافقت رهبری برای انتقال پرونده هستهای از شورای امنیت به وزارت خارجه نخستین گام برای پیشبرد اهداف بود چرا که این پیام را مخابره کرد که مساله هستهای برای ما نه مسالهای امنیتی که موضوعی سیاسی است. او با تاکید بر اینکه در آنچه امروز به دست آمده مرهون حمایت رهبری و اطمینان ایشان به دولت است، گفت: شاید اگر کسی جز ظریف، وزیر امور خارجه مسوول پرونده هستهای میشد چنین اتفاقی هیچ گاه رخ نمیداد. دوربینهای سالن چهره ظریف را در قابهای خود جای دادند تا سالن برای بیش از ٣٠ ثانیه یکپارچه مملو از تشویق حاضران شود. ظریف در حالی که دستهایش را بر سینه گذاشته بود، سر خم کرد و از تشویقهای آنان تشکر کرد. روحانی نیز برای همراهی با فعالان بخش خصوصی سکوتش را کمی طولانیتر از همیشه کرد و در حالی که سایر وزرای حاضر در سالن نیز ظریف را تشویق میکردند، به فعالیتها و تلاشهای صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی و سپس دهقان، وزیر دفاع اشاره کرد و گفت: همکاری این سه نفر دستاورد امروز را رقم زد. او داستان دیگری را برای حاضران تعریف کرد. قصه وی قهرمان مشخصی نداشت. قهرمانش را جوان لقب داده بود. وی گفت: در دوران جنگ و سختی، کودکان و نونهالان ما پا به عرصه وجود گذاشتند. با سختی کودکی را پشت سر گذاشتند، جنگ تمام شد، نوجوان شدند. خانواده با مشقت فراوان آنها را به دبستان و دبیرستان و دانشگاه فرستاد اما امروز بیکار است. اتفاقا در سالهایی جوان شد که ما بالاترین درآمد ارزی را هم داشتیم اما او پس از طی این مسیر طولانی نتوانسته است کار پیدا کند. چرا؟ چرا خالص ایجاد اشتغال در همین دوره که بالاترین درآمد ارزی به دست آمد صفر بود؟ چه کسی جوابگوست؟ مگر کاری جز اینکه برای این جوانان اشتغال درست کنیم هم داریم؟
هر چند روحانی به رسم همیشه با طرح سوال قصد داشت توجه حاضران را به چرایی یک اتفاق جلب کند اما با برخی متقاضیانی روبهرو شد که میخواستند جواب سوال را همان جا در سالن بدهند. این واکنش خنده روحانی را به همراه داشت و گفت: بعدا به این سوالات پاسخ دهید. من قصدم این نبود که همین حالا جواب بگیرم.
استثنایی به نام ایران
او روایتی از مذاکرات، مسیر طی شده در جمع حاضران ارایه داد و گفت: بگذارید من یک نکته را مورد توجه قرار دهم تا درک کنید چقدر شرایط ما استثنایی و ویژه است. ببینید در تاریخ سازمان ملل متحد، پرونده هیچ کشوری به شورای امنیت و فصل ٧ و ماده ٤١ و ٤٢ ارجاع نشده است که درگیر جنگ، سرکوبی کامل یا سرنگونی حکومت نشده باشد. تنها نقطه استثنایی جمهوری اسلامی ایران است که بدون مشکل از این پروسه بیرون آمد. وی سپس از زبان ملت این شعر را خواند:
شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدای
بر منتهای همت خود کامران شدم
او دغدغه امروز و مساله اصلی کشور را اقتصاد نامید و گفت: هم مجلس، هم دولت و هم رهبری و مردم بر این نکته تاکید دارند که مساله امروز ما اقتصاد است. البته من در نطق بودجه هم اشاره کردم که در پنج سال پیش رو چه کنیم تا از این بحران بیرون بیاییم. البته تاکید میکنیم برنامه من و تیم اقتصادیام بر حل مشکلات در همین دولت استوار است.
بحران اول کشور بیکاری است
رییسجمهور با تاکید بر اینکه مشکل اصلی کشور ما بیکاری، رکود و نبود رونق است، گفت: عین داستان برای بانکهای کشور است. بانکها را باید زنده کنیم تا به صحنه بیایند چرا که امروز مشکلات فراوانی دارند. او سپس ماجرای طلبکاران و بدهکاران در ایران را تراژدی خواند و گفت: وقتی میگوییم بدهکار در سرلیست دولت حضور پیدا میکند. دولت باید بتواند از بدهکاری خارج شود. دولت تا کی میخواهد با شرمساری به طلبکارهای خودش نگاه کند. دولت بد حساب باید به دولت خوش حساب تبدیل شود. یکی از برنامههای ما در برنامه پنج ساله این است که بدهیمان را به پیمانکاران و بانکها و... تسویه کنیم. کار را شروع کردهایم.
روحانی با تاکید بر اینکه تا زمانی که اقتصاد در دستان دولت است، کاری از پیش نمیرود با لحنی طنز آلود در حالی که به مردان اقتصادی کابینهاش که ردیف اول نشسته بودند، نگاه میکرد، گفت: چقدر برای این وزرای دلسوز سخت است که بنگاهها را رها کنند. دولت هر روز هم فربهتر از قبل میشود، سپس با خندهای آشکار به ربیعی اشاره کرد و گفت: آقای ربیعی هم عرقش را پاک میکند. او پس از دولت به بخشی دیگر حمله کرد و گفت: شما به این بخش خصوصی – دولتی چه میگویید ؟ وقتی از حاضران واژه خصولتی را شنید آن را تکرار کرد و گفت: تا اینها هستند و تا بخش خصوصی رقابتی غیررانتی نداشته باشیم، مشکلاتمان حل نمیشود. روحانی به برنامه کشور برای رشد هشت درصدی اقتصاد اشاره کرد و گفت: اگر همه امکانات کشور به میدان بیاید، باز ما به سالانه ٥٠ میلیارد دلار سرمایه خارجی نیاز داریم. این مسالهای مهم و واقعی است. او گفت: همه این سالها این اقتصاد بود که به سیاست خارجی ما یارانه میداد. خاطرتان باشد من قول دادم این روند را معکوس کنم. امروز همان روز است. قول من عملی شد. حالا میخواهیم کاری کنیم که سیاست خارجی به اقتصاد یارانه بدهد. کاری کنیم که صادرات غیرنفتی در سالهای آتی ١٥ درصدی افزایش یابد تا به معنی واقعی کلمه تقاضا تحریک شود. آن وقت بازارهای تازه پیش رویمان است. اگر بخواهیم به همین تقاضای داخلی که اندک هم هست بسنده کنیم باید یا تن به تعطیلی کارخانهها بدهیم یا کار کردن با ٥٠ درصد ظرفیت یا انبار شدن کالاها در بازار، اما صادرات غیرنفتی یعنی چرخیدن چرخهای اقتصاد. او از بخش خصوصی خواست برای گرفتن پروژههای عمرانی نیمهتمام با قیمت خوب پا پیش بگذارد.
تعریف جرم سیاسی: با انگیزه نقد عملکرد حاکمیت
یا کسب یا حفظ قدرت، واقع شود بدون آنکه مرتکب
قصد ضربه زدن به اصول و چارچوبهای بنیادین
نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد
حقوق متهمان سیاسی:
مجزا بودن محل نگهداری
عدم الزام برای پوشیدن لباس زندان و کار اجباری
ممنوعیت دستبند زدن
ممنوعیت بازداشت و حبس به صورت انفرادی
ممنوعیت اجرای احکام ناظر به تکرار جرم
حق ملاقات و مکاتبه مستمر با بستگان و آشنایان
حق دسترسی به کتب، نشریات، رادیو و تلویزیون
احسان بداغی/ صفها از هم جدا میشوند؛ صف متهمان سیاسی و غیر سیاسی. خلئی که حقوقدانان میگویند ریشهای ٣٦ساله در قوانین جمهوری اسلامی دارد قرار است پر شود، با تصویب طرح «جرم سیاسی»؛ طرحی که دیروز مجلسیها کلیات آن را تصویب کردند. کلیاتی که خیلیها میگویند هنوز باید بیشتر از اینها تکمیل و اصلاح شود، حتی دولتیها. اما همینکه طرح «جرم سیاسی» وارد دستور کار بهارستان شده موقعیت مغتنمی است که نمیشود از آن گذشت. از همین رو است که معاون پارلمانی رییسجمهوری هم با وجود انتقاداتی که داشت از نمایندگان خواست به این طرح رای مثبت دهند. با این حال کلیات طرح «جرم سیاسی» بدون مخالف هم نبود. چهرههایی چون مهرداد لاهوتی، کمالالدین پیرموذن و نادر قاضیپور. لاهوتی معتقد بود که «در این طرح نگرانیهای مربوط به جرم سیاسی حل نشده و تنها به نوعی دخالت در کار قوه قضاییه رخ داده است». پیرموذن از محدود شدن آزادی بیان در این طرح سخن گفت و نمایدگان و مسوولان را به بالا بردن آستانه تحمل و نقدپذیریشان دعوت کرد و نهایتا نادر قاضیپور گفت که «باید پایه و اساس جرم سیاسی بر مبنای پاسخگویی مسوولان سیاسی گذاشته شود و در این طرح هیچ نظارتی بر اجرای صحیح قانون وجود ندارد.» با این وجود الهیار ملکشاهی، رییس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس در دفاع از نتیجه کار کمیسیون متبوعش گفته که «با این طرح بعد از گذشت ۳۶ سال از پیروزی انقلاب میتوان به تعریفی از جرم سیاسی دست پیدا کرد.» و «در این طرح جزییاتی برای تعریف جرم سیاسی و تفکیک بین مجرمان سیاسی از غیر سیاسی در نظر گرفته شده است. » آن طور که از گفتههای او بر میآمد خود وی نیز آنچه را دیروز در دستور کار مجلس قرار داشت یک طرح حقوقی کامل نمیدانست. او و خیلی از هواداران طرح جرم سیاسی همزمان که بر نقاط ضعف آن تاکید دارند اما معتقدند که تصویب این طرح برای شروع کار میتواند قدم مثبتی باشد. قدمی که در آینده باید تکمیل و اصلاح شود. نمود روشن این موضعگیری در سخنان مجید انصاری، معاون پارلمانی رییسجمهوری در جلسه علنی دیروز مجلس بود. وی با اعلام اینکه «نگاه کلی دولت به این طرح مثبت است»، گفت که «معتقدیم این طرح جامعیت کافی را ندارد.» معاون پارلمانی رییسجمهور در ادامه گفت: «طرح اولیه دارای اشکالاتی بود که کمیسیون حقوقی آن را برطرف کرد؛ طرح فعلی نیز جامعیت کافی ندارد، چرا که تعریف دقیق از جرم سیاسی کار دشواری است. » با این حال او از نمایندگان خواست به همین طرح فعلی رای مثبت دهند تا کار آغاز شود. کاری که البته حسن روحانی پیشتر قول داده بود دولت وی آن را به سرانجام خواهد رساند. وی پیشتر خواستار روشن شدن تعریف جرم سیاسی و جرم امنیتی در ایران شده بود و نسبت به ارایه و تصویب لایحه جرم سیاسی در دوره ریاستجمهوریاش ابراز امیدواری کرده بود. با این حال آنچه دیروز در دستور کار مجلسیها آمد نه نتیجه تلاشهای دولت، بلکه حاصل پیشنهادات خود نمایندگان بود. این طرح، جرم سیاسی را به مواردی مربوط میکند که «با انگیزه نقد عملکرد حاکمیت یا کسب یا حفظ قدرت، واقع شود بدون آنکه مرتکب، قصد ضربه زدن به اصول و چارچوبهای بنیادین نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد. » بر همین اساس «تشخیص سیاسی یا غیرسیاسی بودن اتهام با دادسرا یا دادگاهی است که پرونده در آن مطرح است». هر چند متهم هم میتواند نسبت به سیاسی بودن یا نبودن جرم خود اعتراض کند. از نکات دیگر این است که «تمامی آرای صادره در رابطه با جرایم سیاسی قابل تجدیدنظرخواهی هستند». نکته اما اینجاست که همه این موارد برای آن پیشبینی شده تا مجرمان سیاسی از حقوقی متفاوت با متهمان و محکومان عادی برخوردار باشند. حقوقی همچون مجزا بودن محل نگهداری، عدم الزام برای پوشیدن لباس زندان و کار اجباری، ممنوعیت دستبند زدن، ممنوعیت بازداشت و حبس به صورت انفرادی، ممنوعیت اجرای احکام ناظر به تکرار جرم، حق ملاقات و مکاتبه مستمر با بستگان و آشنایان در طول مدت حبس و حق دسترسی به کتب، نشریات، رادیو و تلویزیون در طول مدت حبس. چیزهایی که اگر این طرح به سرانجام برسد شاید برای برخی خوشحالکننده باشد.
البته به شرط آنکه جرم متهمان در دادگاههای «سیاسی» تشخیص داده شود؛ تشخیصی که محل اصلی انتقادهاست. چرا که طرح «جرم سیاسی» هنوز آنقدرها قوام پیدا نکرده تا این «تشخیص»ها را از قید «سلیقه»ها جدا کند.
جرم سیاسی در دالان «سلیقه»ها
موضوع «تشخیص»ها و «سلیقه»ها حالا همان محل تردید اساسی است؛ چیزی که برخی میگویند میتواند با وجود تبدیل شدن این طرح به قانون تنها با یک تشخیص شخصی هر اتهام سیاسی را تبدیل به جرمی غیرسیاسی کند؛ جرمی که در آن صورت به احتمال زیاد عنوان «امنیتی» را با خود خواهد داشت. موضوع آنجایی است که در بند اول ماده یک این طرح تصریح شده است: «هرگاه رفتاری با انگیزه نقد عملکرد حاکمیت یا کسب یا حفظ قدرت، واقع شود بدون آنکه مرتکب، قصد ضربه زدن به اصول و چارچوبهای بنیادین نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد، جرم سیاسی محسوب میشود.» اما و اگری که در این قسمت از طرح آمده خیلیها را نگران کرده که باز هم که از اقدامات سیاسی و نقد ارکان قدرت در برخی موارد تعبیر به ضربه زدن به نظام و چارچوبهای بنیادین جمهوری اسلامی شود و دوباره داستان متهمان همان داستان همیشگی باشد، چرا که «تشخیص» این مورد بر عهده دادسرا و دادگاهی است که پرونده در آن تشکیل شده است و این تشخیص با تعریف مبهمی که از موارد برشمرده شده وجود دارد، میتواند هر نتیجهای داشته باشد، هر چند تاکید شده که رسیدگی به جرایم سیاسی در دادگاه با حضور هیات منصفه صورت خواهد گرفت اما این هنوز به تنهایی نتوانسته منتقدان را قانع کند که این طرح میتواند متهمان سیاسی و غیر سیاسی را بدون دخالت سلیقههای شخصی از هم جدا کند.
مسیرهای پر از بن بست تعریف «جرم سیاسی»
اصل ١٦٨ قانون اساسی رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی را علنی اعلام کرده که با حضور هیات منصفه در محاکم دادگستری صورت میگیرد، اما تعریف جرم سیاسی را برعهده قانونی نهاده که با گذشت ٣٦ سال هنوز هم نتوانسته این خواسته را تحقق ببخشد. ورود جرم سیاسی به قوانین مدون کشورمان که قدمتی یکصد ساله دارد، تاکنون مراحل گوناگونی را گذرانده که تمامی مسیرهای آن به بنبست ختم شده است. آخرین بار در مجلس ششم بود که این طرح تبدیل به مصوبه نمایندگان آن دوره شد اما پس از آن شورای نگهبان در ١٨ مورد بندها و موادش را خلاف شرع و قانون اساسی تشخیص داد تا طرح «جرم سیاسی» به مجلس برگردد و البته بررسی آن ادامهای پیدا نکند. چرا که بعد از چند بار رفت و برگشت این طرح بین مجلس ششم و شورای نگهبان نهایتا کار به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد و نتیجه این ارجاع فقط توقف بررسیها بود. بعد از آن باید چند سالی میگذشت تا اینبار در اواخر دوران مسوولیت آیتالله هاشمی شاهرودی در قوه قضاییه کار تدوین لایحه جدیدی برای تعریف جرم سیاسی آغاز شود. جایی که ٤ ماده از این لایحه آماده شد اما در پی تغییر رییس این قوه و آمدن آیتالله آملی لاریجانی، لایحه قبلی کنار رفت و دستگاه قضا اعلام کرد در پی تهیه لایحه جدیدی است؛ لایحهای که هیچگاه آماده نشد. بعد از آن هم دولت حسن روحانی در بدو کار وعده تهیه لایحه مشابهی داد و این وعده هم عملی نشد تا خود نمایندگان دوباره بعد از سه دوره آستین بالا بزنند و طرحی برای تعریف جرم سیاسی تهیه کنند؛ همان طرحی که حالا بعد از دو سال وارد دستور کار مجلس شده است. آن هم در شرایطی که از یک سو قوه قضاییه طبق برنامه پنجم توسعه موظف به تدوین این لایحه شده بود و از سوی دیگر از عمر مجلس نهم تنها اندکی باقی مانده است که البته بیشتر آن هم صرف تمرکز نمایندگان بر موضوع انتخابات خواهد شد. در این شرایط این نگرانی وجود دارد که با گذشت چندین سال و با وجود زندانیانی که هنوز نمیتوان نام سیاسی را بر آنان نهاد و همین امر بهانهای برای عدم اجرای اصل ١٦٨ قانون اساسی است، موضوع بیش از اینها طول بکشد.
گروه دیپلماسی| «امروز، روز جشن مردم است و وقت پرداختن به این مسائل نیست.» این پاسخی است که محمدجواد ظریف درباره بحثهای این روزها درباره اجرای برجام میگوید. او خطاب به منتقدان میگوید: اگر به برجام ١٠ از ١٠٠ دهیم یا ٩٠ از ١٠٠ بستگی به آن دارد که چقدر از آن استفاده کنیم. هر چقدر میخواهیم از آن استفاده کنیم چه ١٠ یا ٩٠. اگر دعوا کنیم همان ١٠ را هم نمیتوانیم استفاده کنیم. وزیر امور خارجه که در برنامه «نگاه یک» حضور یافته بود، میگوید که نمیتواند دروغ بگوید و تاکید دارد که از برخی انتقادها خیلی خوشحال نیستم. فکر میکنم خیلی منصفانه نبوده است. یک عدهای از پستوها هر خبری را پیدا میکردند و تیتر میزدند و امروز به آنها میگویم، تمام کنید. امروز وقت استفاده از برجام است. مهمترین محور صحبتهای محمدجواد ظریف به شرح زیر است:
- روز آخر روز دشواری بود؛ ایران کارهای لازم را انجام داده بود و کارهایی در رابطه با کارهای فنی ما باقی مانده بود که هفت، هشت ساعتی طول کشید. گروه ١+٥ یک مجموعه منسجمی نیست، گرچه در سالهای گذشته به نحوی تلاش کرده بودند که اختلافات درونی خود را بپوشانند ولی در طول این دو سال و نیم مذاکرات شاهد این بودیم که در داخل خود آنها اختلافاتی هست و حتی کشورهای غربی عضو گروه ١+٥ در مواردی با یکدیگر اختلافات اساسی پیدا میکردند ولی تا ساعت ١٢ و نیم قرار بود کار تمام شود، اما تا ٩ طول کشید و برخی میگفتند چه عجلهای است، کار را برای دوشنبه بگذاریم. ساعت ٩ مکالمه تلفنی چندجانبهای داشتیم و توانستیم موضوع را حل کنیم. وقتی این موضوع حل شد احساس کردیم بار سنگینی که بر دوش ما بود برداشته شده است. ایران تعهدات خود را اجرا کرده بود و این نگرانی وجود داشت که با توجه به سابقههای قبلی طرف مقابل تعهدات خود را نقض کند.
- بانک سپه و بانک صادرات به دلایل غیرهستهای تحریم شده بودند ولی ما توانستیم در جریان این مذاکرات بانک سپه را نیز از لیست تحریمها خارج کنیم. این دو بانک به دلایل غیرهستهای تحریم شده بودند. با مذاکراتی که انجام شد به این نتیجه رسیدیم که بانک سپه از طریق شورای امنیت قبل از اجرایی شدن برجام از لیست تحریمها خارج شود و این موفقیت بزرگی بود، در واقع کل برجام اجرا شد و اقدامات فراتری نیز صورت گرفت. تصمیمگیری در مورد بانک سپه در کمیتهای با عنوان ١٧٣٧ در شورای امنیت صورت میگرفت. این کمیته باید تصمیم میگرفت که بانک سپه از صحنه خارج شود و در همین راستا از چند روز قبل بین اعضای خود یادداشتی را پخش کرده بود و اگر با این یادداشت کشورهای عضو کمیته تا ساعت ٧ صبح روز شنبه به وقت نیویورک مخالفت نمیکردند این امر عملیاتی میشد که این ساعت برابر با ساعت یک و نیم بعد از ظهر در وین و ٣ و نیم بعدازظهر در تهران بود. آن طور که ما برنامه را چیده بودیم، این بود که اجرای برجام در ساعت ١٢ الی ١٢ و نیم آغاز شود و اگر این اتفاق در همان ساعت رخ میداد قضیه رفع تحریم بانک سپه نیز منتفی میشد و تحریمهای آن لغو نمیشد لذا تاخیر ایجاد شده باعث شد که ما از این مرحله بگذریم.
تقریبا ساعت ١١ و نیم صبح به وقت وین بود که یکی از همکاران در نیویورک به ما پیامک فرستاد که تا یک ساعت و نیم دیگر صبر کنید که موضوع بانک سپه نیز درست شود. با توجه به این موضوع ما باید به آقای آمانو میگفتیم که مقداری در ارایه بیانیه آژانس صبر کند ولی همانطور که دیدیم روند به لطف خداوند به نحوی پیش رفت که این مسائل نیز حل شد. من امیدوارم مشکل بانک صادرات نیز در آینده حل شود و تحریمهای این بانک نیز برطرف شود.
در مقابل ٤ زندانی ایرانی در امریکا، ٧ ایرانی نیز که برخی از آنها ١٠ سال محکومیت داشتند از زندان آزاد شدند. یکی از آنها ١٠ میلیون دلار نیز جریمه شده بود و ما توانستیم مشکل آن را نیز حل کنیم و این برای نخستینبار بود که رییسجمهور امریکا یک فرد را که به نظر ما ناحق زندانی شده بود هم بخشید و هم در کنار آن از جریمهای که داشت، گذشت و آن را نیز بخشید. ٧ نفر دیگر از ایرانیها نیز بودند که مدت زندان خود را سپری کرده بودند ولی محدودیتهایی برای آنها وجود داشت و ما توانستیم محدودیتهای آن را نیز رفع کنیم. ١٤ هموطن نیز که تحت تعقیب اینترپل بودند و فرضا اگر از ایران خارج میشدند پلیس اینترپل میتوانست آنها را دستگیر کند و با محدویتها و ممنوعیتهایی روبهرو بودند مشکل آنها نیز حل شد.
اموال نظامی ایران از ٣٧ سال پیش یک پرونده لاینحل باقی مانده بود و ما این احتمال را میدادیم که اگر از این فرصت برای حل این پرونده که در ارتباط با خرید تجهیزات نظامی از زمان شاه از امریکا بود استفاده نکنیم، حل این پرونده به مانند قبل طول بکشد. یکی از ابعاد این پرونده حساب امانی بود و پولی بود که از زمان شاه به امریکا برای خرید تجهیزات نظامی داده شده بود و بعددوم نیز ادوات نظامی بود که ما در امریکا داشتیم. در مورد قسمت اول ٤٠٠ میلیون دلار اصل پول به همراه یک میلیارد و ٣٠٠ میلیون دلار غرامت و بهره به ایران بازگردانده میشود. در مورد بخش دوم این پرونده نیز امریکاییها تعهد دادند که در کوتاهترین مدت این موضوع را حل و فصل کنند.
(در پاسخ به این سوال که آیا ما میخواهیم این ادوات را از امریکاییها بگیریم؟): این ادوات عمدتا از رده خارج شدهاند ولی ما در مورد آنها ادعاهایی داریم که باید بررسی و حلو فصل شود. ٣٧ سال بود همکاران ما در بخشهای مختلف کشور به دنبال حل و فصل این پرونده بودند. خوشبختانه این پرونده در مسیر گفتوگو و توافق حل شد و یک میلیارد و ٧٠٠ میلیون دلار به کشور بازگردانده میشود.
برخی بعضی حرفهایی زدند نه اینکه دلخور باشند اما احساس کردم آنها دارند در زمین طرف مقابل بازی میکنند و داریم گل بهخودی میزنیم. البته در این میان حتما انتقادهایی بوده است که به ما کمک کرده و خیلی هم مهم بودند چرا که طرف مقابل ما میدید مذاکرات و روند آن در یک فضای چند صدایی صورت میگیرد در عین حال که از تیم مذاکرهکننده حمایت هم میشد. حتما انتقادها کمککننده بوده است اما اینکه برخی میآیند میگویند کدام آدم عاقل در ایران سرمایهگذاری میکند درست نیست... مخالفان ما در امریکا که تاثیر قابل توجهی بر نظام سیاسی امریکا دارند و یک نمونه از اقدام ایذایی آنها را دیدیم (تحریم ١١ شرکت و فرد مرتبط با فعالیتهای موشکی ایران) تلاش دارند القا کنند محیط ایران برای سرمایهگذاری امن نیست و ما به عنوان ایرانیهای وطنپرست و عاقل نباید بوق و صدای کسانی باشیم که میخواهند در دنیا نسبت به ایران توهم و ترس و وحشت ایجاد کنند.
تاخیر در ارایه گزارش آژانس و اعلام اجرای برجام هیچ ارتباطی با امریکا نداشت. زندانیها ساعت ١٣ عصر روز بعد از اعلام اجرای برجام به وقت ایران آزاد شدند. هم امریکاییها نگران آزادی زندانیهایشان بودند و هم ما. در عین حال هر دو نمیخواستیم کسی تصور کند موضوع آزادی زندانیها به موضوع گزارش آژانس و اعلام اجرایی شدن برجام ربط دارد و در نهایت اول اجرای برجام اعلام شد و بعد از ١٢ ساعت زندانیهای امریکایی در ایران آزاد شدند در حالی که هنوز یک موضوع تبادل باقی مانده بود که ساعت ١٣ روز بعد آن حل شد.
(درباره جزییات آزادی زندانیان دوتابعیتی): یک سال و نیم است مذاکرات را دنبال میکنیم و این موضوع تحت نظارت شورای عالی امنیت ملی و در چارچوب مقررات نظام جمهوری اسلامی پیگیری شد و خارج از اختیارات ما نبوده است. ما افراد زندانی و تحت تعقیب را توسط نهادهای مربوطه شناسایی کردیم و البته شاید یکی دو نفر از قلم افتاده باشند که شاید درباره آنها ما اطلاع دقیق نداشتیم اما تاکید داشتیم کسانی که به خاطر نقض تحریم زندانی شدند یا تحت تعقیبند باید آزاد شوند. ما فهرستی از این افراد داشتیم که در بسیاری از موارد توانستیم آنها را آزاد کرده یا از تحت تعقیب خارج کنیم. البته یکی دو مورد بود که نتوانستیم کاری کنیم و چند تای دیگری هم هستند اما آنها در دورههای پایانی محکومیتشان هستند و ما فکر کردیم باید امتیاز آزادی دیگران را بگیریم. برای رییسجمهور و شورای عالی امنیت ملی مهم نبود که این ایرانیها مقیم کشور هستند یا خارج از کشور؛ مهم شهروند ایرانی بودن آنهاست. کسانی که بیرون از ایران هستند کمتر از ما ایرانی نیستند و خوشحالم که این افراد امروز به خانوادههایشان برگشتند و دل یک گروه ایرانی چه در ایران یا هر گوشه دنیا شاد شد و به همه آنها تبریک میگویم. با امید به اینکه هیچوقت هیچ ایرانی در بند نداشته باشیم.
خارج کردن بانک سپه از تحریم روند خاص خود را داشت ولی از مذاکرات هستهای برای حل آن استفاده کردیم. همچنین در بحث خرید نظامی ما این موضوع را با امریکا در دادگاه لاهه و مذاکرات حاشیهای دنبال میکردیم و پروندهای ٣٧ ساله بود. دو طرف لوایحشان را تبادل کرده بودند و امریکا ١٠ سال وقت داشت تا به آخرین لایحه ما جواب دهد. بنابراین اگر میخواستیم در آن چارچوب جلو رویم بسیار طولانی میشد اما در مقطعی پیشنهاد شد مذاکره کنیم.
(در پاسخ به این پرسش که برخی میگویند سوییفت دلار رفع نمیشود؟): لزوما دلار نباید از طریق امریکا حرکت کند بلکه میتواند از سایر مسیرها منتقل شود یا از طریق بانکها. دلار میتواند از هنگ کنگ یا خاورمیانه منتقل شود. آیین نامههای تدوین شده به نظر کمک زیادی میکند برای اجرای برجام و همکاری اقتصادی با ایران و این آیین نامههای با نظر مثبت نوشته شده است. یکی از منتقدان گفته است که برجام سوییفت یا بانک صادرات را از تحریم خارج نکرده است البته دیدید که بانک سپه خارج شد. اما همه میدانستیم که بانک صادرات در تحریم باقی میماند چرا که ربطی به تحریم هستهای نداشت. برداشتن این تحریم مربوط به امریکا و قوانین آن است واز ابتدا هم قرار نبود ما با امریکا رابطه برقرار کنیم.
(در پاسخ به این سوال که عموما صدای چه کسی در مذاکرات بلندتر بود؟): متاسفانه معمولا من که البته مقداری از این موضوع به تُن صدای بلند من برمیگردد در زمانی که دانشجو بودیم در تظاهرات موقعی که اجازه نداشتیم از بلندگو استفاده کنیم به خاطر اینکه من صدای بلندی داشتم از من خواسته میشد که امور را به پیش ببرم.
- ۹۴/۱۰/۳۰