۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۳ دی
4تیتر محم روزنامه ارمان
انگیزه شما برای حضور در انتخابات مجلس چیست؟
من از نظر تجربه و شرایط سنی در فضایی هستم که مناسب است از تجربه، تخصص و سابقهام در حوزه سیاستگذاری و نظارت استفاده شود. حدود 30 سال تجربه فعالیت اجرایی در صنایع دفاعی، بازرسی ویژه رئیسجمهور و دفتر رئیسجمهور، به علاوه 13 سال مدیریت شرکت مترو در کنار مسئولیت دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و مسئولیت عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی در سالهای اخیر موجب شده است تا شناخت مناسبی از نیازها، اولویتها، موانع، مشکلات و راهکارهای توسعه کشور پیدا کنم و شاید مناسبترین موقعیت برای استفاده از این تجربیات، مجلس شورای اسلامی به جهت دو مسئولیت حساس این مجلس یعنی سیاستگذاری و تقنین در کنار نظارت بر اجرای قوانین است و بدین دلیل مناسب دیدم که با ثبت نام در این دوره انتخابات مجلس خود را به رای مردم بگذارم، البته همینطور که قبلا اعلام کرده بودم، من و خواهرم فاطمه با هم ثبت نام کردیم که در نهایت یکی از ما در عرصه رقابت باقی خواهند ماند و دیگری انصراف میدهد.
فضای انتخاباتی را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظرم رونق، گرما و نشاط فضای انتخاباتی مهمترین نیاز کنونی کشور است، با توجه به تنشها و تهدیدات به وجود آمده در روابط خارجی، رقابتی شدن و مشارکت بالای مردم در انتخابات میتواند امنیت کشور را تضمین کند. از این رو هر کس در حد توان خود باید تلاش کند که انتخابات با رونق بیشتری برگزار شود. قدم اول در این حوزه را داوطلبان با ثبت نام پرشور خود برداشتند و اکنون نوبت مسئولان است که شرایط انتخابات رقابتی و پرشور را فراهم آورند تا شاهد مشارکت بالای عمومی باشیم. بیانات اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه حتی اگر کسی نظام را قبول ندارد بیاید و رای بدهد، نشانگر اهمیت و اولویت مشارکت بالا در این دوره برای کشور است و امیدواریم مسئولان انتخابات بتوانند با ایجاد فضای رقابتی و مشارکتی، منویات رهبری را محقق کنند. در واقع رونق و گرم شدن فضای انتخاباتی وابسته به عملکرد مسئولان انتخابات است.
گفته میشود اکنون سخن از نبرد فهرستهاست و نه اسمها، گرچه ممکن است افراد شناخته شده نیز با اقبال مردم روبهرو شوند. نظر شما چیست؟
اصولا در انتخابات مجلس، همیشه لیستها در کلانشهرها موثر بودهاند، چرا که تعداد داوطلبان زیاد است و معمولا بخشی از آنها شناخته شدهاند، در انتخابات مجلس پنجم و ششم که رقابتی بود هم این اتفاق افتاد. البته برخی از اشخاص بهدلیل چهره و وجاهتی که دارند علاوه بر رای لیستی خود نیز رای مستقل و مخصوص به خود را از مردم میگیرند. بنابراین آرای آنها از آرای لیست زیادتر میشود.
وضعیت و امکان ائتلاف در دو اردوگاه اصلاحطلبان و اصولگرایان را چطور میبینید؟
در اردوگاه اصلاحطلبان، با تشکیل شورای عالی اصلاحطلبان، شرایط نسبتا خوبی وجود دارد و پس از اعلام کاندیداهای تایید صلاحیت شده، امکان ارائه فهرست واحد از سوی اصلاحطلبان وجود دارد، اما در اردوگاه اصولگرایان به دلیل محور شدن نیروهای تندرو امکان وحدت کاهش یافته است و چهرههایی نظیر لاریجانی و احتمالا قالیباف و محسن رضایی و برخی دیگر از شخصیتهای اصولگرا اعلام کردهاند که در ائتلاف اصولگرایان قرار ندارند. ممکن است در نهایت شاهد حضور سه لیست ائتلاف اصلاحطلبان، ائتلاف اصولگرایان و لیست میانهروها باشیم.
تفاوت این دوره از انتخابات، با انتخابات ریاستجمهوری 92 و مجلس نهم چیست؟
در انتخابات ریاستجمهوری گذشته، فشار افکار عمومی به ویژه جوانان بر آیتا... هاشمیرفسنجانی موجب شد ایشان در تصمیم خود مبنی بر عدم حضور در انتخابات تجدید نظر کند، آبروی خود را برای مردم گذاشت و با ثبت نام ایشان شور خاصی در جامعه ایجاد شد. بعد از اینکه صلاحیت ایشان تایید نشد، خیلی از اقشاری که قصد رای ندادن داشتند، پای صندوقها آمدند و حماسه سیاسی آفریدند. شرایط فعلی کاملا متفاوت است، اکثریت جامعه نتیجه قهر با صندوق در دوره قبلی مجلس و پایان قهر با صندوق آرا در دوره قبلی ریاستجمهوری را دیدند و با امیدواری در صورت وجود فضای رقابتی شرکت میکنند.
وضعیت زنان در این انتخابات، هم به لحاظ توجه جریانها و هم اقبال مردم چگونه ارزیابی میکنید؟
من این تصور که زنها باید با کمک مردها حق خود را بگیرند را قبول ندارم. اگر اینطور فکرکنیم بازهم نوعی ظلم به زنهای جامعه است. بانوان باید به اندازهای اعتماد به نفس و جسارت پیدا کنند که به اندازه وزن و توانمندیهایشان در اداره جامعه سهیم باشند و باید برای تحقق این امر کوشید. البته بخشی از ریشههای این معضل فرهنگی است، هم نگاه صحیحی در عرصه اجتماع به حضور زن وجود ندارد و هم برخی ناهنجاریهای تثبیتشده موجب میشود که مخالفان حضور زن بتوانند از آن سوءاستفاده کنند و موضع خود را تقویت کنند که ابتدا باید این معضلات آن هم با فعالیتهای فرهنگی و فکری خود زنان برطرف شود.
برآورد شما برای هزینه انتخابات چیست و از کجا تامین میشود؟
اگر منظور هزینه انتخاباتی شخص من است باید بگویم که امثال بنده به دلیل شناخته شدن در حوزه افکار عمومی نیازی به تبلیغات به معنای مادی آن نداریم. آنچه از تبلیغ مد نظر بنده است این است که دیدگاهها، نقطه نظرات و راهکارهایی را که به ذهنم میرسد برای حل مسائل کشور در آستانه انتخابات از طریق رسانهها به مردم برسانم تا اگر انتخاب شدم بتوانم آنها را عملی کنم و اگر در مجلس حضور نداشتم مردم از دیگرانی که حضور دارند تحقق آنها را مطالبه کنند. اصولا بنده با تبلیغات پرهزینه موافق نیستم و اعتقاد به فعالیتهای فکری و فرهنگی در جهت برقراری ارتباطات با مردم دارم.
از بحث انتخابات بگذریم. روابط دولت آقای روحانی با شخص آیتا... هاشمیرفسنجانی چگونه است؟
اگر بخواهم در یک کلمه جواب بدهم باید بگویم خوب است، اما علت این خوب بودن در این نیست که آیتا... هاشمیرفسنجانی، دولت تدبیر و امید را بدون اشکال و نقطه ضعف میداند، چرا که فعالیت اجرایی گستردهای در حد دولت، به صورت طبیعی با مشکلات و کاستیهای فراوانی همراه میشود و این دیکته نانوشته است که غلط ندارد. البته بخش زیادی از این مشکلات، به دلیل نوع شرایطی است که این دولت در آن فعالیت میکند، مانند کاهش قیمت نفت و تحریمهای بهجای مانده از قبل. البته نظر آیتا... هاشمی درباره دولت براساس شناخت عمیق و دیرینهای است که ایشان از رئیسجمهور و بسیاری همکاران وی در دولت دارد. حتما میدانید که آقای دکتر روحانی تقریبا از ابتدای انقلاب همکاری نزدیکی با آیتا... هاشمیرفسنجانی در موضوعات و دستگاههای گوناگون داشته است. در مجلس، آقای دکتر روحانی در کمیسیونها و موضوعات مربوط به دفاع مقدس با ایشان همکاری داشت و مسئولیت پدافند ملی از طرف آیتا... هاشمیرفسنجانی به عنوان جانشین امام (ره) در فرماندهی جنگ، به عهده دکتر روحانی گذاشته شد و ایشان آقای هاشمی را در اکثر سفرها به جبهه همراهی میکردند. پس از ریاستجمهوری آیتا... هاشمیرفسنجانی و تشکیل شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیسجمهور، آقای دکتر روحانی به عنوان دبیر شورا محسوب شد و پس از حضور آقای هاشمی در ریاست مجمع تشخیص مصلحت از سال 1376، دکتر روحانی به عنوان رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام فعال شد. بهطور کلی آقای دکتر روحانی در طول این مدت طولانی، دیدگاهی اعتدالی داشته و نزدیکی زیادی به روش آیتا... هاشمی در موضعگیریهای خود بروز داده است. بنابراین روابط ایشان با آیتا... هاشمی همواره مثبت بوده است و پس از ریاستجمهوری نیز دولت آقای روحانی بهدلیل شرایط دشوار تحریم و کاهش قیمت نفت، در مجموع با تدبیر عمل کرده و آیتا... هاشمیرفسنجانی نیز خط سیر کلی دولت را تایید کرده است.
چرایی ورود جدی خانواده هاشمی به انتخابات را چگونه بیان میکنید؟
اگر منظورتان از خانواده هاشمی، شامل آیتا... هاشمیرفسنجانی نیز میشود باید بگویم که برای ایشان از ابتدای انقلاب، انتخابات از جدیترین موضوعات بوده است و در میان رجال سیاسی ایران، شخصیتی است که بیش از همه و بهطور مداوم و برای بیش از ثلث قرن خود را در معرض انتخاب مردم گذاشته است و در چهار دوره انتخابات مجلس، چهار دوره ریاستجمهوری و سه چهار دوره خبرگان کاندیدا بوده است و در انتخابات پیش رو نیز در انتخابات مجلس خبرگان شرکت کردند اما سایر اعضای خانواده در انتخابات حضور جدی ندارند، البته فائزه در انتخابات مجلس پنجم حضور داشت که خوشبختانه با رای بالایی مواجه شد. در این دوره بنده با توجه به 30 سال سابقه اجرایی در کشور، در جهت طرح و پیگیری دیدگاهها و مبانی فکری ایشان در نهاد مهم مجلس که وظایف مهمی نظیر قانونگذاری و نظارت را دارد، به همراه خواهرم فاطمه ثبت نام کردیم و همانطور که قبلا گفتم در نهایت، یکی از ما در عرصه باقی خواهد ماند و دیگری انصراف میدهد.
آیا براساس تصمیم حزبی این ورود صورت گرفته است؟ آیا شما و سایر اعضای خانواده در قالب لیست کارگزاران سازندگی ورود خواهید کرد؟
همانطور که توضیح دادم از فرزندان ایشان یکی فقط در انتخابات حضور خواهد داشت که در آن صورت نیز به صورت مستقل خواهد بود و از طرف حزب و گروهی وارد نمیشویم، البته احزاب کارگزاران و اعتدال و توسعه رسما برای حضور دعوت کردهاند و تعدادی از احزاب و گروههای اصلاحطلب و اصولگرای دیگر نیز دعوت کردهاند که در لیست آنها حضور داشته باشیم، که پاسخ ما به آنها این بوده است که در صورت کاندیداتوری، از حمایت فهرستهای مختلف استقبال میکنیم، اما استقلال در حضور از شروط ماست.
در صورت پیروزی در انتخابات از چه منظر با دولت همکاری خواهید داشت؟
طبیعی است که همان سیاست اصولی آیتا... هاشمیرفسنجانی در تقویت سازنده نظام و دولت مد نظر بنده نیز خواهد بود. این سیاست به معنای دفاع مطلق و کورکورانه از سیاستهای اجرایی نیست، بلکه به معنای کمک به دولت در ترمیم نقاط ضعف و برجسته کردن نقاط قوت از طریق مباحث کارشناسی و وظایف قانونی نمایندگان مجلس است.
رابطه خانواده آقای هاشمی با دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا چگونه است؟
طبیعی این است که این رابطه با جریانات سیاسی، متاثر یا تابع رابطه آیتا... هاشمیرفسنجانی با این جریانات باشد و البته قانونی قطعی نیست و هر عضو خانواده میتواند نظرات شخصی خود را داشته باشد. موضع آقای هاشمی از ابتدای انقلاب تاکنون، مخالفت با تندروی بوده است و ایشان بنای این را نداشته است که خود را در یک جناح سیاسی تعریف کند، اما بهطور طبیعی وقتی که تندروهای یک جناح در آن جناح دارای قدرت بیشتری میشوند و عقلا و میانهروها را به حاشیه میرانند، تندروها در مقابل خود مانع بزرگی به نام، آیتا... هاشمیرفسنجانی را میبینند و سعی در تخریب و حذف ایشان میکنند و تصور افکار عمومی این میشود که جناح چپ یا راست با آقای هاشمی درگیر شده است. اگر شما به تاریخ انقلاب توجه کنید میبینید که آیتا... هاشمیرفسنجانی از ابتدای انقلاب و حتی قبل از پیروزی انقلاب، تاکنون با طیفهای تندروی دوجناح همراهی نکرده است، با وجود اختلافاتی که بین ایشان و دوستانشان با دولت موقت وجود داشت، آقای هاشمی از همراهی با تسخیر سفارت آمریکا که تامین امنیت آن به عهده نظام جمهوری اسلامی بود، حمایت نکرد یا با تندروی برخی نیروهای چپ، در دولتی کردن اقتصاد در دهه نخست اول انقلاب توسط تندروهای جناح چپ و پیشنهاد همراهی با صدام در برابر آمریکا در جنگ با کویت یا تجدیدنظرطلبی توسط تندروهای اصلاحطلب در اواخر دهه 70 بگیرید یا عدم همراهی با تندرویهای فرهنگی و سیاسی جناح راست در دهه 80 . البته به اعتقاد من تندروهای دوجناح در نهایت، به هم میرسند و خیلی از مواضع تندروهای فعلی راست، تکرار مواضع تندروهای چپ در دهههای قبل است. بنابراین ما با عقلا و میانهروهای دوجناح رابطه خوبی داریم و فکرمیکنیم باید این طیف تقویت شود که کشور در مسیر توسعه و پیشرفت با سرعت بیشتری حرکت کند.
دلیل برخورد با فرزندان آقای هاشمیرفسنجانی چیست؟
خوب است شما این سوال را از برخوردکنندگان بپرسید نه ما. البته با همه اعضای خانواده برخورد نشده است. برخوردی که با فاطمه شد، سر یک جمله بود. اما موضوع مهدی چیست؟ حرف مهدی آن است که در طول چند سال گذشته صدها مطلب و اتهام به من در رسانههای رسمی کشور مانند صداوسیما و خبرگزاریها و در روزنامههای مشخص نسبت داده شده است، در نهایت اتهامها و نسبتهای مجرمانه را در قالب 13 اتهام اصلی جمعبندی کردند و به 13 اتهام در چارچوب کیفرخواست رسیدگی شد و در نهایت دادگاه سه اتهام را وارد تشخیص داد و درباره آن رای صادر کرد. در بین سه اتهام من، عمده محکومیت به دلیل اتهام درباره پرونده استات اویل است، این پرونده اقتصادی است، بهتربود در یک دادگاه تخصصی اقتصادی رسیدگی میشد. البته مجموعهها در طول هشت سال در اختیار دولت آقای احمدینژاد بوده است واگر تخلفی وجود میداشت آقای احمدینژاد با توجه به موضعی که علیه آقای هاشمی و خانواده ایشان داشت از طریق ابزارهایی که در اختیار داشت موضوع را به جریان میانداخت و اکنون که پس از گذشت 10 سال و از بین رفتن شاهد و بسیاری مدارک مطرح میشود جای تامل دارد، خواسته مهدی این بود که وقتی علیه من حدود 400 هزار صفحه توهین، تهمت، افترا و دروغ منتشر میشود، این حق قانونی و شرعی و طبیعی یک متهم است که دفاعیات مختصر، مودبانه وحقوقی وی که یک هزارم آن مطالب نیست به عنوان جوابیه پخش شود و این درخواست هنوز انجام نشده است. مهدی از ابتدا درخواست علنی بودن دادگاه را داشت، اما دیدیم که دادگاه به صورت غیرعلنی برگزار شد. اگر مهدی خود را گناهکار میدانست، به کشور بازنمیگشت.
علت اختلافات آیتا... هاشمی و احمدینژاد چه بوده است؟
ابتدا باید بگویم که اولا آیتا... هاشمیرفسنجانی با هیچ فردی از جمله وی اختلاف شخصی ندارد و ثانیا ایشان و تیمش، اصولا از نظر فکری و نظری در سطح رهبری یک جریان نبوده است که با آقای هاشمی اختلاف جریانی داشته باشد. همانگونه که گفتم آیتا... هاشمیرفسنجانی همواره نظریه اعتدال را در عمل دنبال کرده است، آقای احمدینژاد تا مقطعی یعنی سال 1384، خود را از ارادتمندان و پیروان سبک مدیریتی آقای هاشمی معرفی میکرد. با افتخار استاندار استان تازه تاسیس دولت سازندگی بود و در انتخابات مجلس ششم نیز در ستاد انتخاباتی آیتا... هاشمیرفسنجانی فعالیت میکرد و حتی پس از به عهده گرفتن مسئولیت شهرداری تهران، تماسها و ارتباطات مستمری با آقای هاشمی داشت وایشان را برای بازدید و افتتاح پروژههای شهرداری دعوت میکرد و حتی به خاطر دارم در ابتدای کاندیداتوری آقای هاشمی در انتخابات سال 1384، آقای احمدینژاد در جلسهای به من گفت که به پدرم منتقل کنم که وی همچنان به عنوان یکی از ارادتمندان و دلسوزان ایشان است و اگر انصراف از انتخابات وی به پیروزی آقای هاشمی منجر میشد وی حاضر به انصراف بود. اما با حساستر شدن انتخابات آقای احمدینژاد یا عدهای که او را مدیریت میکردند، احساس کردند، میتواند با تخریب و حمله به آیتا... هاشمیرفسنجانی توجهها را به سمت خود جلب کند و از حمایت برخی گروههای تندرو برخوردار شود و دست به این کار زد و این موضوع را در طول دولت نهم و انتخابات 1388 نیز ادامه داد که منجر به آن مناظرات شد. در همه این دوران، مشی آیتا... هاشمیرفسنجانی، بردباری در برابر تخریبها و نصیحت تخریبکنندگان، به اصلاح عملکرد و مواضعش بود.
رابطه شما در متروی تهران با آقای احمدینژاد چگونه بود؟
من رابطه مناسبی در مترو با او داشتم و البته در برخی موضوعات نظیر مونوریل هم نظر نبودیم، اما دو موضع کاملا متفاوت و حتی متناقض آقای احمدینژاد را درباره موضوع حمل ونقل ریلی انبوه شهری مشاهده کردم. زمانی که ایشان شهردار بود و بنده را در مدیریت شرکت مترو ابقا کرد، از مترو حمایت میکرد و به دولت اصلاحات بابت عدم کمک به مترو انتقاد داشت و خاطرم هست، در صحبتهایی به رئیس دولت اصلاحات بابت این موضوع انتقاد داشت، اما وقتی که ایشان رئیسجمهور شد و رقیب درون گروهی وی، یعنی آقای قالیباف شهردار شد، ایشان کمکهای دولت به مترو را دنبال نکرد، در حالی که دولت آقای احمدینژاد به خاطر گران شدن نفت افزایش شدید درآمد نفتی داشت و اگر وی همان موضع دوران شهرداری را در دولت ادامه میداد و سهم مناسبی از درآمد ارزی را به مترو اختصاص میداد هماکنون بخش عمده متروی تهران به اتمام رسیده بود. اما دولت آقای احمدینژاد در طول دولتهای گذشته به نسبت درآمد ارزی کمترین کمک را به دولت داشت. البته من طی 13 سال مسئولیتم در متروی تهران با شش شهردار همکاری داشتم و میتوانم بگویم که هر شش نفر تقریبا به خوبی از مترو حمایت کردند.
در رابطه با عملکرد اصلاحطلبان در انتخابات مجلس ششم نظر شما چیست؟
همانطور که گفتم افراطیگری با سکوت بخشی از صاحبان قدرت، بیماری اصلی جریانات سیاسی ماست، البته تندروی بدون پشتیبانی توسط قدرت، لزوما پدیدهای منفی نیست و صدای تندروها نیز در کنار سایر صداها در جامعه شنیده میشود اما وقتی یک جریانی که دارای عناصر تندرو است، به قدرت میرسد نیروهای تندرو احساس قدرت همراه با دسترسی به ثروت و منابع مالی میکنند و دچار توهم میشوند که میتوانند رقیبان خود را حذف کنند. لذا تندروها پس از دوم خرداد نیز چنین تصوری پیدا کردند و وقتی احساس کردند که آیتا... هاشمی مانعی در برابر تندروی آنهاست اقدام به تخریب ایشان کردند و حتی میتوان گفت تخریبی که در یک دهه اخیر توسط تندروهای جدید علیه آقای هاشمی به ویژه در سال 1388، انجام شد به نوعی تقلید از جریانات تخریبی مطبوعاتی آن زمان که اوج آن در سال 1378 علیه ایشان بود، محسوب میشود. البته همین تندروها پس از مشاهده نتایج اعمال خود، به اشتباه خود اعتراف کردند و علنا گفتند کاش آقای هاشمی را که یک وزنه و تعادلدهنده جناحهای سیاسی بود تخریب و تضعیف نمیکردیم و من میبینم روزی را که همین تندروهای راست، با دیدن نتایج عملکردشان، از تخریبهای امروز خود که بیرحمانه و خارج از هرگونه منطق و دایره اخلاقی و شرعی علیه آیتا... هاشمیرفسنجانی انجام میشود پشیمان بشوند اما آن روز هم برای پشیمانی دیر خواهد بود و هزینه سنگینی که به کشور و خودشان، تحمیل میشود، قابل جبران نخواهد بود.
از مشاهدات عینی تاریخی خود بگویید؟
من در طول حدود نیم قرن عمری که سپری کردم لحظههای عبرتآمیز زیادی مشاهده کردم. کودکی و نوجوانی من در پشت دیوارهای زندان و نگرانی از حضور همیشگی ماموران ساواک در خانه و تعقیب و شکنجه و زندانی شدن مداوم پدرم گذشت. با پیروزی انقلاب در حالی که انتظار بازگشت آرامش را داشتیم شاهد ترور پدرم در خانه و تیرخوردن وی بودم که این ناامنیها، سرنوشتم را تغییر داد و به دلیل آنکه نمیخواستم با محافظ در دانشگاه حضور یابم مجبور به ترک خانواده و دانشگاه و ادامه تحصیل در خارج از کشور شدم. در اواسط دفاع مقدس، به دلیل نیازی که کشور به تخصصم در حوزه طراحی جامدات به ویژه کامپوزیتها داشت، با توصیه پدرم، تحصیل در دوره دکترا را رها کردم و به صنایع موشکی رفتم تا دانش و تخصصم را منتقل و در جهت دفاع از کشور بهکار ببرم. بعد از جنگ هم تلاش خستگیناپذیر در حوزه اجرایی و حل معضلات مهم مردم در حوزه حمل ونقل عمومی، به ویژه در مترو، تقریبا همه وقت و انرژی من را گرفت و اکنون در دوره میانسالی ضمن فعالیت تمام وقت در عمران دانشگاهی، به صورت هفتگی به ملاقات برادرم در زندان میروم، گویی که به دوره نوجوانی بازگشتهام. عبرت این حوادث برای من آن است که قدرت برای هیچ کس باقی نمیماند. از زندانی شدن برادرم نیز احساس شرمندگی نمیکنیم.خوشبختانه آقای هاشمی الان در قدرت نیست اما بیشتر از زمانی که در قدرت بود محبوب است و این موضوع را در رفتار مردم با خود و خانواده احساس میکنم. به تعبیر قرآن، قدرت بین افراد و گروهها میچرخد، «تلک الایام نداولها بین الناس» اما این عملکرد ماست که میماند و باعث افتخار یا شرمندگیمان خواهد بود.]
آرمان- مطهره شفیعی:«أین تذهبون» باز هم دوقلوهای رسانهای مشی گذشته خود را دنبال میکنند. باید به آنها دست مریزاد گفت چرا که بیوقفه فعالند و توپخانه خود را هر روز به سمت یکی از بزرگان و مسئولان نشانه میگیرند. آیات هاشمی و سیدحسن خمینی اکنون سوژهشان هستند و جالب اینکه هر بار ادعاهای آنان تکذیب میشود اما به دستور اتاق فرمان باز به کار خود ادامه میدهند.
خبرسازیهای جعلی
دفتر آیتا... هاشمی با صدور اطلاعیهای از رفتار برخی رسانهها انتقاد کرد و نوشت: آنها که امروز از نام امام نان میخورند، کنج عافیت را به سختی مبارزه ترجیح دادند. در بخشی از این اطلاعیه آمده است: متاسفانه رویکرد بعضی از رسانهها، مخصوصا در ایام قبل از انتخابات، خبرسازیهای جعلی و انتشار آن با ذوق و شوق فراوان است و برخلاف نص صریح قانون مطبوعات، از درج جوابیهها امتناع میکنند. اخیرا یکی از سایتهای خبری اقدام به انتشار یکی از برگههای بازجویی ساواک از آیتا... هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۴۳ کرده و با انتخاب تیتر سؤالی «مرجع تقلید هاشمی در زمان مرجعیت امام خمینی که بود؟»، سعی کرده چنین القا نماید که امام خمینی(ره) برای مرجعیت حتی بین امینترین یاران خویش هم مظلوم بود. جوابیه این کملطفی رسانهای در حق امامخمینی مظلوم، همان روز به سایت «مشرق» و همچنین «جهاننیوز» که آن هم ناقل دروغ تاریخی بود، ارسال شد که متاسفانه... برای تنویر افکاری عمومی مطلب ذیل که برای هر دو رسانه ارسال شده بود، در اختیار آن رسانه محترم قرار میگیرد تا براساس رسالت اطلاعرسانی اقدام کنید: «کتمان حقایق مبارزه و ظلم به امام (ره)، توسط تازه انقلابیشدهها.» با گذشت بیش از نیم قرن از آغاز نهضت امام خمینی(ره) و در حالی که اکنون جهان با حقایق این نهضت به خوبی آشنا شده است، هنوز کسانی هستند که در داخل کشور از بیتالمال ارتزاق کنند و برای حفظ منافع سیاسی و جناحی خویش، تیشه به ریشه انقلاب بزنند و با استمساک به اسناد بازجویی ساواک، مدعی شوند که امام خمینی(ره)، حتی مرجع تقلید نزدیکترین شاگرد ایشان یعنی آیتا... هاشمی رفسنجانی نبوده است و با این اقدام، نه تنها عقلانیت حاکم بر مبارزان را در بازجوییها انکار میکنند، بلکه مرجعیت امام خمینی را با این ادعا که توسط نزدیکترین شاگرد ایشان و کسی که بیشترین تلاش را برای تثبیت مرجعیت آیتا... خمینی، پس از آیتا... العظمی بروجردی داشته است، مورد قبول نبوده، تضعیف میکنند. آیا این گروه از نوباوگان سیاسی که اکنون بر سفره انقلاب میراثخواری میکنند، با حقایق دوران مبارزه کمترین آشنایی دارند؟ البته بزرگان این جریان متحجّر و دگماندیش که قصد مصادره انقلاب مردمی امام خمینی را دارند و در سختترین شرایط مبارزه و شکنجه، کنج عافیت و فعالیتهای بیخطر را بر یاری خمینی مظلوم که مورد ظلم رژیم پهلوی بود، ترجیح دادند، یا نمیدانند یا خود را به تجاهل زدهاند که بعد از فوت آیتا... العظمی بروجردی، امام به خاطر پرهیز از موفقیت رژیم پهلوی در سیاست شوم ایجاد اختلاف بین علما و مراجع آن روز، صراحتا میگفتند: «من شخصا راضی نیستم کسی برای مرجعیت من اقدام کند.» و حتی به رسم علمای شیعه که مراجع زنده پس از مرجع مرحوم ختم میگیرند، وقتی از ایشان میپرسند که چرا برای آیتا... العظمی بروجردی مراسم ختم نمیگیرند؟ میفرمایند: آنقدر اختلاف هست که اگر یک نفر هم نباشد، غنیمت است و به همین خاطر پس از اصرار فراوان شاگردان، شب سی و هفتم رحلت آیتا... العظمی بروجردی ختم گرفتند و پس از آن هم از پرداخت شهریه، که یکی از مهمترین مقدمات مرجعیت بود، دوری میکردند. (پایگاه اطلاعرسانی حوزهنت) با همه این شواهد تاریخی با حبّ ریاست و سودای قدرت و ترس از اقبال مردم در انتخابات اسفند ماه، گروهی را بر آن داشته که چشم از حقایق مسلم انقلاب ببندند. آیا این گروه حتی به شهادت مقام معظم رهبری مبنی بر نقش ایشان و آیتا... هاشمی در تثبیت مرجعیت آیتا... العظمی روحا... الموسوی الخمینی اعتماد ندارند؟ یا آنکه همانند دیگر تخریبها، دروغ گفتن، تهمت زدن و تحریف تاریخ را برای تخریب رقیب نه تنها حلال، بلکه واجب میدانند. چگونه است که اینان چشم بر حقایق تاریخی بستهاند و نمیدانند برگه بازجویی ساواک که بدان استمساک کردهاند، مربوط به دستگیری آیتا... هاشمی رفسنجانی در زمستان سال ۱۳۴۳، یعنی در اوج غربت امام خمینی(ره) است که پس از تبعید ایشان و خفقان رژیم ایجاد شده بود و کسانی که امروز از نام امام خمینی نان میخورند، آن روز، کنج عافیت را به سختی مبارزه ترجیح دادند و تنها هاشمی و گروهی انگشتشمار از یاران خمینی در عرصه مبارزه ثابتقدم باقی ماندند. و اکنون هم آیتا... سیدحسن خمینی سیبل هجمه آنهاست. فارغ از آنچه در مورد یادگار امام کرده و استدلالهایی منتشر میکنند که تنها به باور خودشان واقعی است، از هویت رسانه بیاطلاع هستند. آنان هر از چندگاهی اسناد خودساخته یا جعلی را منتشر کرده و اینبار تخریب پرچمدار بیت امام را در دستور کار قرار دادهاند و میخواهند با ابزار رسانه از پرچمدار این بیت یعنی آیتا... سیدحسن خمینی عبور کنند. اتاق فکر تندروها و دلواپسان از حضور اعضای خانواده امامخمینی(ره) چه هراسی دارند که به رسانههایشان فرمان هجمه و تخریب بزرگان را میدهند و این رسانهها چنین افسار گسیخته به شخصیتی میتازند که شأن ایشان مورد تایید مراجع، علما و مردم است. آیا در ذهن خود مرور نکردند هجمه به آیتا... هاشمی چه نتیجهای جز سرافکندگی برای آنان داشت که امروز میخواهند همان پروژه را برای آیتا... سیدحسن خمینی اجرا کنند؟ فرزند شهید مطهری روز یکشنبه بود که از پشت تریبون مجلس تاکید کرد باید سیاست حذف کنار گذاشته شود؟ و مگر بیان نکرد که احمدینژاد برای حذف آیتا... هاشمی تلاش زیادی کرد اما موفق نشد؟! این اصرار و تلاش برای حذف سایرین به ویژه بزرگان کشور چه نتیجهای جز ایجاد شکاف میان بزرگان و شخصیتهای کشور خواهد داشت که ضرر آن متوجه تمام اقشار خواهد شد؟ در تمام روزها بویژه در این هنگامه نزدیک به برگزاری دو انتخابات مهم باید تلاش برای وحدت و پیوند نیروهای وفادار به انقلاب جایگزین تلاش برای شکاف شود و در راستای ایجاد همدلی گام برداشت. برخی از این تلاشها برای ایجاد تفرقه و شکافاندازی از سوی کسانی صورت میگیرد که مدعی اصولگرایی، ارزشمداری و حفاظت از آرمانهای انقلاب هستند اما در واقعیت اقدامات آنان معنایی جز تخریب وتفرقه ندارد. رفتار اصولگرایانه باید بر مبنای آموزههای اخلاقی و الهام گرفته از مشی پیامبر اکرم باشد. از سیره عملی حضرت علی(ع) باید برخورد با مخالف را یاد بگیریم اما رفتاری که اکنون از سوی برخی رسانههای اصولگرا در پیش گرفته شده با کدام اصل اصولگرایی تطبیق دارد که از آن دم میزنند. ثبتنام شخصیتی به نام آیتا... سید حسن خمینی چه نگرانیای دارد که این رسانهها در مورد آن بلوا به راه میاندازند؟ بهتر است آنها از این اعتماد به نفس خود، در راستای همگرایی و همدلی بهره گیرند و ثمره آن امت واحدهای باشد که از نگاه امام خمینی (ره) رمز اصلی پیروزی بود.
همدلی در سال همدلی چه شد؟
چندی است رسانههای دلواپسان تبدیل به میدان هجمه به یادگار امام شدهاند و آنها که تصور نمیکردند آیتا... سید حسن خمینی گام در عرصه انتخابات بگذارد، میخواهند به هر نحو که امکان دارد مانع تداوم راه وی شوند اما سید حسن خمینی در زمان ثبتنامش قاطعانه از حضور و خالی نکردن میدان گفت. زمانی که سایتها از تایید یادگار امام از سوی برخی مراجع و علمای قم نوشتند، بر آتش تندروها و آنان که اقداماتشان در رسانههایشان در جهت اهداف صرف جناحی است، قطار تکذیب درست کردند. دو روز است شاهدیم که چگونه دوقلوهای رسانهای مدعی اخلاق، یادگارامام را هدف تیر تخریب خود قرار دادهاند. مخالفت و انتقاد راه دارد و نباید برای رسیدن به هدف از بزرگان هزینه کرد.
آرمان: ایران و 1+5 و دیگر کشورهای جامعه بینالملل بیش از هفت ماه است که خود را برای دوران پسابرجام آماده میکنند و در حالی که روز دوشنبه مقامات ایرانی و آمریکایی اعلام کرده بودند زمان اجرای برجام مشخص نیست روز گذشته، برادر معاون اول رئیسجمهور خبر داد که «روز جمعه تحریمها لغو میشود.» البته از سوی دیگر خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از منابع آگاه گزارش داد: اجرای برنامه جامع اقدام مشترک ظرف یک هفته آینده اعلام خواهد شد. دیپلماتهایی که خواستند نامشان فاش نشود به این خبرگزاری گفتهاند که اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که ایران و گروه 1+5 در ماه ژوئیه 2015 در وین بر سر آن به توافق دست یافتند در یک هفته آینده اجرا خواهد شد. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز گفته است که اجرای توافق هستهای نزدیک است. اکنون با توجه به اینکه ایران در حال تکمیل تعهداتش است روز اجرای برجام زمانی خواهد بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکید کند تهران تعهداتش را اجرا کرده است. انتظار میرود این اتفاق در روزهای آینده تحقق یابد. صبح دیروز مهدی جهانگیری در دهمین جلسه هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران به آسیب شناسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران برای دوران پساتحریم اشاره کرد و گفت: انتظار میرود روز جمعه هفته جاری شاهد لغو تحریمها علیه کشورمان باشیم تا 13سال تحریمهای ظالمانه که علیه کشور و مردممان به وجود آمده بود با تدبیر حاکمیت و در راس آن مقام معظم رهبری رفع شود. وی تاکید کرد: با برداشته شدن تحریمها رشد 6 درصدی برای اقتصادی ایران پیشبینی میشود، چرا که فعلا ایران کانون سرمایهگذاری است. برادر معاون اول رئیسجمهور اظهار امیدواری کرد تا شاهد فرصتسوزیهایی که در دوران گذشته اتفاق افتاده نباشیم و از این موقعیت بهترین بهره را ببریم.» اگر به گفته جهانگیری در روز جمعه تحریمها لغو شود پس اجرای برجام هم از همان روز آغاز میشود چراکه روز دوشنبه مجید تخت روانچی معاون اروپا و آمریکای وزیر خارجه گفته بود در روز اجرایی شدن برجام همه تحریمهای بانکی و مالی رفع خواهد شد و تحریمهایی که مربوط به دستورالعمل اجرایی رئیسجمهور و تحریمهای کنگره آمریکا بوده نیز لغو خواهد شد. یکی از مهمترین اهداف و نتایج برجام، برداشته شدن تحریمهای ظالمانه یکجانبه و همهجانبه اروپا و آمریکا علیه ایران بوده است که به گفته دولتمردان این هدف ضمن حفظ دستاوردهای هستهای کشور محقق شده است. هدفی که میتواند بعد از سه سال یکی از مهمترین و کلیدیترین وعدههای انتخاباتی حسن روحانی را در آستانه انتخابات مجلس محقق کند و به عبارتی با یک تیر، دو نشان را هدف قرار دهد. اما سنگاندازی در برداشتهشدن تحریمها چه داخلی و چه بینالمللی و منطقهای این هدف را میتواند به ضد خود تبدیل کند. تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در هفت ماه گذشته تلاش داشته فضاهای خالی بروکراتیک و فنی را پر کند تا در روند اجرا شاهد هیچگونه نقض تعهدات یا فرصتطلبی طرف مقابل نباشیم.
آنچه در پیشااجرای برجام رخ داد
از همان زمان که ایران و کشورهای1+5 بر سر موضوعات هستهای به توافق رسیدند و برجام را پذیرفتند نشانههایی از تغییر در روابط بین المللی کشور ایجاد شد و کشورهای بسیاری برای حضور در ایران در تلاش برای ربودن گوی سبقت از یکدیگر بودند چرا که جایگاه منطقهای ایران دارای اهمیت فراوانی است و کشورهای اروپایی زمانی که ایران تحریم بود متوجه شدند چه آسیبهایی متوجه خودشان شده است. یکی از مهمترین اهداف و اقدامات حسن روحانی قبل از انتخابات و بعد از آن عبور از بحران «ساختگی» هستهای بود که بیش از یک دهه به طول انجامیده و در سالهای اخیر تشدید تحریمهای یکجانبه و چندجانبه علاوه بر تحریمهای بینالمللی به واسطه فعالیتهای هستهای باعث شده بود تا مناقشه هستهای علاوه بر تعاملات و روابط سیاسی منطقهای و بینالمللی بر فعالیتهای اقتصادی ایران نیز اثر سوء بگذارد. پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، روحانی به همراه محمدجواد ظریف، رئیس دستگاه دیپلماسی دولتش تلاش جدیدی را برای خروج از بنبست مذاکرات هستهای آغاز کردند و پس از فراز و نشیبهای فراوان در نهایت بعد از دو سال ایران و 1+5 به راهحلی جامع برای حل مساله هستهای دست یافتند. مقامات ایرانی از چندی پیش از اجرایی شدن برجام در اوایل دی ماه سخن گفته بودند حال آن که به روزهای پایانی دیماه نزدیک میشویم. دولت حسن روحانی و دستگاه دیپلماسی متبوعش با پیگیری سیاست «تعامل سازنده» اولویت خود را آشتی و گسترش روابط با کشورهای همسایه، منطقه و فرامنطقهای قرار دادند هرچند صدای منتقدان داخلی مذاکرات هستهای و توافق هستهای در دوره جدید که در گروهها و تشکلهای مختلف و در میان شخصیتهای سیاسی کشور نیز وجود داشتند در این مدت همواره بسیار رسا به گوش میرسید. شاید تصور آنها این بود که با ورود ایران به اجرای تعهدات هستهای خود در چارچوب برجام، آبها از آسیاب مخالفت با برجام افتاده باشد، اما اقدام کنگره آمریکا در ایجاد محدودیت ویزا برای شهروندان 38 کشور دنیا که به ایران سفر میکنند تلاشی از سوی ایران برای سنگاندازی در مسیر اجرای برجام و حتی اقدامی برخلاف توافق هستهای ارزیابی شد. موضوعی که فعلا و با نامه جان کری وزیرخارجه آمریکا درمورد عدمتاثیرگذاری آن بر اجرای برجام منوط به نحوه اجرای آن در پساتحریم شده است.
اروپا بر کرسی عربستان؟
اما آیا عربستان ناراضی از اجرای برجام بواسطه از دست دادن جایگاهش در منطقه میتواند با قطع ارتباط با کشورمان و هدایت دیگر کشورهای همپیمانش آسیبی را متوجه منافع کشورمان بویژه از جنبه اقتصادی کند؟ با اجرای برجام باید به این سوال پاسخ منفی داد هرچند بسیاری از تعاملات اقتصادی و تجاری ایران با برخی کشورهای عربی منطقه به ویژه کویت، قطر و امارات متحده عربی است که قطع یا کاهش روابط با این کشورها این تعاملات را در دوران پسابرجام متاثر میکند اما با اجرای برجام تعاملات معطل مانده مالی، تجاری، بانکی و اعتباری ایران با غرب بعد از سالها از سرگرفته خواهد شد که در این صورت تحلیلگران اقتصادی پیشبینی میکنند این کشورها متضرر خواهند شد به همین دلیل ایران دست بالا را در منطقه خواهد داشت لذا رفتار این کشورها در کاهش سطح روابطشان با ایران به جای قطع کامل آن از این منظر قابل ارزیابی است.
اوباما لایحه کنگره را وتو خواهد کرد
همزمان با اعلام لغو تحریمها از سوی برادر معاون اول کشورمان در روز جمعه، کاخ سفید به طور رسمی هشدار داد، باراک اوباما لایحه ضد ایرانی جدیدی را که جمهوریخواهان برای جلوگیری از اجرای «برجام» مطرح کردهاند، وتو خواهد کرد. سایت روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» در این باره افزود: کاخ سفید هشدار داده که این لایحه با هدف افزایش فشار بر واشنگتن برای اتخاذ موضع سختگیرانه علیه تهران ارائه شده است و میتواند روند توافق هستهای ایران را مختل کند و مانع میشود که آمریکا به تعهدات خود در توافق هستهای عمل کند. بر همین اساس، اوباما گفته است که این لایحه را وتو خواهد کرد. این روزنامه با یادآوری اینکه توافق هستهای جامع بین ایران و گروه 1+5 فقط درباره برنامه هستهای ایران بوده است، افزود: تحریمهایی که به خاطر برنامه هستهای ایران علیه این کشور وضع شده است بر اساس توافق هستهای باید لغو شود و شاید تا اوایل هفته آینده این کار انجام شود. نیویورک تایمز در عین حال با یادآوری آزمایش موشکی ایران و نیز قطعنامههای سازمان ملل در این زمینه افزود: منتقدان برنامه هستهای ایران، آزمایش موشکی این کشور را به معنای شکست توافق میدانند اما خاتمه تولید موشکهای بالستیک در این توافق مطرح نشده و تمرکز آن بر برنامه هستهای تهران بوده است. این نشریه درباره تلاش جمهوریخواهان برای مختل کردن برجام اضافه کرد: اعضای جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا سعی میکنند لایحهای را به تصویب برسانند که توانایی تیم اوباما را برای لغو تحریمهایی که علیه بانکهای ایران وضع شده است، محدود کند. تصویب این لایحه به معنای این خواهد بود که آمریکا دبه آورده است. اوباما نیز گفته است که این لایحه را وتو خواهد کرد.
چرا شما در صورتی که میتوانستید از حوزه انتخابیه تهران در انتخابات مجلس ثبت نام کنید و در لیست اصلاحطلبان حضور داشته باشید از حوزه انتخابیه اصفهان کاندیدا شدید؟ آیا این مساله دلیل خاصی دارد؟
بنده اصلا قصد کاندیداتوری در انتخابات را نداشتم. با این وجود به دلیل اینکه اصفهانی هستم دوستان اصفهان اصرار زیادی کردند که از حوزه انتخابیه آنجا برای انتخابات ثبت نام کنم.
این مساله که برخی از شخصیتهای شناختهشده اصلاحطلب که دارای وجهه ملی هستند در کلانشهرها و استانهایی به جز تهران کاندیدا شدند، با تصمیم شخصی خود این افراد بوده یا اینکه استراتژی از پیش تدوین شده اصلاحطلبان است؟
تا آنجا که بنده اطلاع دارم هیچگونه برنامهریزی خاصی در این زمینه صورت نگرفته و این مساله کاملا اقتضائی و طبیعی بوده است. دلیل اصلی این مساله تقاضاهای حوزههای انتخابیه بوده است. به هر حال بسیاری از افراد دارای تعلق خاطر به شهرهای محل تولد یا تحصیل خود هستند و هنگامی که دوستداران آنها تقاضا میکنند که این افراد از حوزه محل تولد خود در انتخابات حاضر شوند این مساله محقق میشود. برای مثال بنده اطلاع داشتم که اصلاحطلبان شیراز از مدتها قبل به دنبال حضور آقای دکتر معین در این حوزه انتخابیه بودند و در این زمینه تمهیدات لازم را اندیشیده بودند. استراتژی اصلی اصلاحطلبان حضور فعال در عرصه انتخابات است. متاسفانه مجلس نهم از بسیاری جهات ناکارآمد بود و در اغلب مقاطع ظهور و بروز افکار و رفتار افراطی در آن غلبه داشت. به همین دلیل مجلس آینده حتما باید از عقلا و دلسوزان کشور و مردم تشکیل شود تا رویکرد افراطی را به رویکرد عقلانی و ملی تبدیل کنند. به همین دلیل استراتژی اصلی اصلاحطلبان حضور همهجانبه و موثر این جریان در تهران و سایر نقاط کشور بوده است. اصلاحطلبان بیش از آنکه به دنبال استراتژی جناحی انتخاباتی باشند به دنبال جلوگیری از ظهور دوباره افراطیگری و تقویت رویکرد عقلانیت و تدبیر در اداره کشور هستند. به همین دلیل از پتانسیلهای خود در همه نقاط کشور استفاده کردهاند تا بتوانند به رویکرد عقلانی در مدیریت کشور دست پیدا کنند. این مساله که چه کسی از کدام حوزه انتخابیه در انتخابات شرکت کند در برنامههای اصلاحطلبان جایی نبوده و صرفا تاکید شده است که هر کس در خود شایستگی حضور در این عرصه را احساس میکند با قبول و تعهد به اجماع اصلاحطلبان حوزه انتخابیه اقدام کند و اغلب افراد با تصمیمات شخصی یا براساس تقاضاهای هواداران خود در استانهای مختلف ثبت نام کردهاند.
شما برای اینکه در کدام حوزه انتخابیه در انتخابات ثبت نام کنید با رئیس دولت اصلاحات مشورت نکردید؟
ایشان در مسائل موردی و جزئی دخالت نمیکنند و تصمیمگیری را برعهده افراد میگذارند. مهمترین اقدام و اولویت برای ایشان وحدت و اجماع بین جریان اصلاحات و تصمیمگیری براساس خرد جمعی است و مهمترین دغدغه رئیس دولت اصلاحات رعایت مصالح ملی، تحقق و حفظ وحدت ملی، وحدت اصلاحطلبان و حل شدن مشکلات مردم و پیشرفت و تعالی کشور است و ایشان در تمام جلسات اصلاحطلبان به این نکات اشاره میکنند.
چه اتفاقی در فضای سیاسی کشور رخ داده که اعتدالگرایان نقش محوری در فضای انتخاباتی پیدا کردهاند و مرزبندیهای سیاسی تا حدود زیادی کمرنگ شده است؟ آیا گفتمان اعتدال سبب به هم ریختگی آرایش سیاسی سنتی در ایران شده است؟
البته فکر نمیکنم مرزبندیها کمرنگ شده باشد، بلکه شرایط کشور به گونهای در آمده است که چنین تلقی میشود. این مساله به دو دلیل اتفاق افتاده است. نخست اینکه ما هنوز ساماندهی و آرایش سیاسی مناسبی در بین جریانهای سیاسی کشور به وجود نیاوردهایم. نمونه بارز این مساله نیز فقدان گفتوگو و تعامل سازنده بین جناحهای سیاسی، نقص در رقابت سازنده و پویا و عدم وجود احزاب سازمانیافته و تاثیرگذار در فضای سیاسی کشور است. این مساله به صورت خواسته یا ناخواسته فضای سیاسی ایران را در برخی بزنگاههای سیاسی و مقاطع انتخاباتی به صورت «ژلهای» درمیآورد. به همین دلیل نمیتوان مرزبندیهای سیاسی را به خوبی مشاهده کرد. مساله دوم به شرایط و مقتضیات زمان بستگی دارد که در شرایط کنونی به نظر من این مساله مهمتر از مساله نخست است. بنده معتقدم مقتضیات زمانی و دغدغههای مقطعی عامل اصلی عدم شفافیت مرزبندیهای سیاسی در شرایط کنونی شده است. جریان تندرو یک دهه میداندار فضای سیاسی ایران بود و پیامدهای بسیار منفی برای منافع ملی به بار آورد. منشأ این جریان افراطی نیز به نحوی به جریان اصولگرایی مربوط میشود. تندروها از دل جریان اصولگرا برخاستهاند. به همین دلیل جریان اصولگرایی بیش از همه جریانهای سیاسی از این تندروی آسیب دیده و با مشکلات بیشماری روبهرو شده است. در شرایط کنونی اکثر جریانهای سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که رویکرد افراطی باید در همه جنبهها کنترل و مهار شود و تندروها نباید اجازه مانور در عرصه تصمیمگیری داشته باشند. گفتمان اعتدال نیز در پاسخ به همین مطالبه عمومی در کشور ایجاد شده و تلاش میکند رویکرد افراطی را به رویکرد منطقی و عقلانی تبدیل کند. مساله اشتباهی که در این زمینه صورت گرفته این است که برخی این مطالبه عمومی و گفتمان اعتدال را به مثابه یک جریان جدید سیاسی تلقی کرده و گمان میکنند گفتمان اعتدال به یک جریان سوم سیاسی در کشور تبدیل شده است. به نظر من این تحلیل اشتباه است و نباید گفتمان اعتدال را به مثابه یک جریان سیاسی جدید قلمداد کرد. در شرایط کنونی هر دو جریان سیاسی کشور در صحنه سیاسی حضور موثر دارند و همچنان به نقشآفرینی خود ادامه میدهند. با این وجود قاطبه اصلی اصلاحطلبان و بخشی از جریان اصولگرا به این نتیجه رسیدهاند که راهحل برونرفت کشور از بحران، رویکرد اعتدالی مبتنی بر خرد جمعی و عقلانیت است. در نتیجه مقتضیات زمان جریانهای سیاسی را به این سمت هدایت کرده که رویکرد اعتدال را به عنوان راهحل انتخاب کنند.
شما قائل به حضور جریان سومی در فضای انتخابات نیستید؟
خیر، به نظر من بازیگران اصلی در فضای انتخابات اصلاحطلبان و اصولگرایان و شاخههای آنها هستند و عمده اینها مشی اعتدالی را برای ادامه مسیر حرکت خود انتخاب کردهاند.
اما حزب اعتدال و توسعه و هواداران دولت تدبیر و امید تا حدودی از جریان اصلاحات فاصله گرفتهاند و قصد دارند لیست مستقل انتخاباتی ارائه کنند. نظر شما در این باره چیست؟
ما بیش از صد حزب در کشور داریم که بسیاری از آنها هم لیست انتخاباتی ارائه میکنند. اینطور نیست که هر حزب یک جناح خاص و مستقل سیاسی را تشکیل دهد. بالاخره احزاب به نحوی مرتبط به یکی از جناحهای اصلی سیاسی هستند. هر حزب سیاسی این اختیار را دارد که برای انتخابات لیست مستقل ارائه کند. مساله مهم اینجاست که استقلال یک حزب در ارائه لیست انتخاباتی را نباید به مثابه یک جناح یا جریان سیاسی جدید تلقی کرد. شما در هر انتخابات شاهد فهرستهای مختلف هستید که جنبههای مشترک و اختصاصی دارند اما هیچگاه جناحهای سیاسی به تعداد احزاب و فهرستهای انتخاباتی نبوده و نخواهد بود. فهرستهای اصلی نیز مربوط به جناحهای اصلی خواهد بود. گفتمان اعتدال هم راهحلی است که جریانهای سیاسی برای حل کردن مشکلات کشور برگزیدهاند. بنابراین این گفتمان قابلیت و ویژگیهای تبدیل شدن به یک جریان سیاسی جدید را ندارد و نمیتوان آن را ضلع سوم انتخابات پیش رو تلقی کرد. یک یا چند جریان سیاسی میتوانند یگ گفتمان جدید سیاسی را به وجود بیاورند اما یک گفتمان هیچگاه نمیتواند به یک جریان مستقل سیاسی تبدیل شود. در شرایط کنونی گفتمان اعتدال یک استراتژی است که توسط جریان اصلاحات تعیین شده است. همچنین ادغام اصلاحطلبان و اصولگرایان در یک جریان جدید نه امکانپذیر و نه مفید خواهد بود. دلیل این مساله نیز این است که در حکومتهای مردمسالار که مبتنی بر آرای مردم است حداقل باید دو جریان مهم در فضای سیاسی وجود داشته باشند که با رقابت بین خود فضای بانشاط و دموکراتیکی را در فضای سیاسی به وجود بیاورند. دموکراسی الزاما نیازمند تعدد و تکثر است. در نتیجه یکپارچهسازی و یکسانپنداری جریانهای سیاسی برخلاف مشی دموکراتیک است و هیچ ثمرهای برای جامعه در پی نخواهد داشت. نکته دیگر اینکه جریان اصلاحات در چند انتخابات گذشته با مساله رد صلاحیتهای گسترده در فضای انتخاباتی مواجه بوده است. این مساله یک واقعیت مهم است که گاهی بر سرنوشت انتخابات در ایران تاثیرگذار بوده و غیرقابل کتمان است. در نتیجه اصلاحطلبان در انتخاباتهای گذشته با یک مسیر سخت و پرسنگلاخ روبهرو بودهاند. این در حالی است که جریان اصولگرا به عنوان رقیب جریان اصلاحات همواره با یک مسیر اتوبانی روبهرو بوده و هیچگونه مانعی در مسیر آنها قرار نگرفته است. به همین دلیل یکی از دغدغههای اصلاحطلبان همواره این بوده که اگر با موانع نظارتی روبهرو شوند باید چه استراتژیای را برای ادامه حرکت خود برگزینند.
اغلب چهرههای مطرح اصلاحطلبی مورد تایید هیأتهای اجرایی قرار گرفتهاند. به نظر شما شورای نگهبان نیز به تصمیم هیاتهای اجرایی مهر تایید خواهد زد یا اینکه اصلاحطلبان در نهایت با ریزش چهرههای خود مواجه خواهند شد؟
اگر ما به وضعیت تایید صلاحیتها در مجالس هفتم، هشتم و نهم نگاه کنیم که اصلاحطلبان به صورت وسیع رد صلاحیت میشدند این نگرانی به وجود میآید که ممکن است در انتخابات مجلس دهم نیز اصلاحطلبان با ریزش مواجه شوند. البته ما تلاش میکنیم با عینک خوشبینی به عملکرد شورای نگهبان نگاه کنیم و امیدواریم عملکرد این شورا در راستای ایجاد شور و نشاط انتخاباتی، رقابت عادلانه و حفظ منافع ملی و مردم باشد. شورای نگهبان باید برای تصمیمات خود دلیل و مدرک معتبر قانونی داشته باشد، یعنی در صورت عدم تایید هر کدام از نامزدها و چهرههای سیاسی باید دلیل و سند قانونی و شفاف وجود داشته باشد که مردم به خوبی از پشت پرده تصمیمگیری در این زمینه مطلع شوند. من امیدوارم شورای محترم نگهبان رویکرد مثبت و منطقی در مساله تایید صلاحیتهای انتخابات آینده در پیش بگیرد تا جریانهای سیاسی بتوانند در یک فضای آزاد و عادلانه برای تصاحب کرسیهای مجلس به رقابت بپردازند و مردم هم با شرایط مناسبتر و متنوعتری در انتخابات خود مواجه شوند.
اگر اصلاحطلبان در انتخابات آینده با ریزش مواجه شوند چه استراتژیای را باید در دستور کار خود قرار بدهند؟
اگر چنین اتفاقی رخ بدهد اصلاحطلبان مجبور هستند از آلترناتیوهای خود استفاده کنند. اما نکته مهم آن است که جریان اصلاحات دارای پایگاه اجتماعی گسترده در بین اقشار مختلف جامعه است و اگر چهرههای اصلی این جریان مورد تایید شورای نگهبان قرار نگیرند ممکن است نوعی سرخوردگی و ناامیدی در جامعه شکل گیرد که به هیچ عنوان به مصلحت انتخابات و کشور نیست. در صورت رد صلاحیت گسترده شخصیتهای اصلاحطلب این جریان از چهرههای مستقل و معتدل که منافع ملی را بر منافع حزبی ترجیح بدهند حمایت خواهند کرد. هدف جریان اصلاحات شکلگیری یک مجلس متعهد و کارآمد برای حل مشکلات مردم است. اصلاحطلبان همواره به دنبال پیشرفت و اعتلای کشور هستند و در آینده هم خواهند بود. با این وجود وضعیت سیاسی کشور در آستانه انتخابات به صورت سیال و غیرقابل پیش بینی درمیآید که نمیتوان از هماکنون برای آن راهبردهای قطعی، روشن و نهایی ترسیم کرد. اصلاحطلبان باید هوشمندانه تمام جنبههای انتخابات آینده را بررسی کنند و برای هر کدام، راهکارهای مناسب، سنجیده و منطبق با واقعیتهای اجتماعی در نظر بگیرند. اصلاحطلبان باید با راهبردهای مرحلهای برای تمام اتفاقاتی که احتمال رخ دادن آن در زمان انتخابات وجود دارد برنامه داشته باشند و برای هر کدام راهحل مناسب در نظر بگیرند. نکته دیگر اینکه اصلاحطلبان باید تحلیل مناسبی از آرایش سیاسی رقبا در فصل انتخابات داشته باشند تا بتوانند اقدامات خود را در جهت موفقیت تنظیم و ترسیم کنند.
علی لاریجانی به صراحت عنوان کرد که به صورت مستقل در انتخابات شرکت کرده است. «نه» بزرگ وی به ائتلاف اصولگرایان چه پیامدهایی برای وی و همچنین اصولگرایان به همراه خواهد داشت؟
به نظر من جریان تندروی اصولگرا در گذشته ضربات سهمگینی به این جریان وارد کرده که در شرایط کنونی این جریان دچار سرگشتگی انتخاباتی شده و برخی از چهرههای اصولگرایی رفتارهایی از خود نشان میدهند که تاملانگیز است. در شرایط کنونی جریان اصولگرا دچار نوعی «آنومی» سیاسی شده است. علی لاریجانی از جمله چهرههای اصولگرایی است که به خوبی طعم تلخ تندروی را چشیده است. به همین دلیل از جمله پیشگامان این جریان بوده که مسیر خود را تغییر داده و خط خود را از تندروها جدا کرده است. قبل از ایشان علی مطهری خط خود را از تندروها جدا کرده بود و البته قبل از همه شخصیتهایی مثل آقای ناطق نوری راه خود را جدا کرده بودند. به نظر من این اتفاقات مثبت و مبارکی است که در فضای سیاسی کشور رخ داده و بقیه چهرههای اصولگرا نیز باید به تبعیت از آقای ناطقنوری و مطهری و لاریجانی خط خود را از تندروها جدا کنند و رویکرد عقلانی و منطقی در پیش بگیرند تا در نهایت منافع ملی حفظ شده و مشکلات مردم کمتر شود. بنده امیدوارم بقیه چهرههای معتدل اصولگرایی نیز خود را از مخمصه تندروها نجات دهند و با یک رویکرد عقلانی در فضای انتخابات حاضر شوند.
این اقدام آقای لاریجانی مانعی برای اجماع اصولگرایان نخواهد بود؟
این مساله نوعی آسیب برای جریان اصولگرایی تلقی خواهد شد. حضور آقای لاریجانی در ائتلاف اصولگرایی میتوانست این جریان را به وحدت و انسجام بیشتری نزدیک کند. اما حضور و میدانداری برخی تندروها چنین اجازهای را نداده است. چهرههای اصولگرایی باید هرچه زودتر خط خود را از تندروها جدا کنند و به ارزشها اصیل خود روی بیاورند. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد این جریان میتواند با اطمینان بیشتری وارد فضای انتخابات شود و درصد موفقیت بیشتری خواهد داشت. در شرایط کنونی تندروها مانند استخوان در گلوی اصولگرایان هستند و این جریان سیاسی را آزار میدهند.
نظر شما درباره حضور آقای عارف در انتخابات مجلس شورای اسلامی چیست؟آیا ایشان به کانون اجماع اصلاحطلبان تبدیل خواهند شد؟
حضور آقای عارف در انتخابات را باید در چارچوب گفتمان اصلاحات مبنی بر اجماع و خرد جمعی تحلیل کرد. از پیش از پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری جریان اصلاحات به یک بالندگی و بلوغ فکری و جریانی رسیده است. به همین دلیل در طول سالهای گذشته در اندیشه تدوین استراتژی مناسب و عقلانی برای آینده کشور بوده است. اصلاحطلبان به دلیل اهمیت انتخابات مجلس و خبرگان تلاش کردند با برنامهریزی مناسب وارد رقابتهای انتخاباتی شوند. آقای عارف نیز که یکی از چهرههای تاثیرگذار جریان اصلاحات است با توجه به مقتضیات زمان تلاش کردند همراه با دیگر چهرههای اصلاحطلب در انتخابات مجلس فعالیت کنند. سابقه آقای عارف در عرصههای مختلف و همچنین محبوبیتی که پس از کنارهگیری در انتخابات ریاستجمهوری در بین مردم پیدا کرد، سبب شده که ایشان به عنوان رئیس شورای عالی سیاستگذاری انتخابات اصلاحطلبان انتخاب شود. طبعا ایشان در فهرست انتخاباتی اصلاحطلبان در تهران نیز سرلیست خواهد بود.
در صورت حضور عارف و لاریجانی در مجلس آینده احتمال رقابت این دو چهره سیاسی برای ریاست مجلس وجود دارد؟
این مساله بستگی به ترکیب مجلس آینده دارد. اگر اصلاحطلبان اکثریت مجلس آینده را در اختیار بگیرند به صورت طبیعی آقای عارف به ریاست مجلس خواهد رسید و در حالت عکس اگر اصولگرایان در انتخابات پیروز شوند احتمال ریاست علی لاریجانی بر مجلس دهم بسیار بالا خواهد بود. با این وجود این احتمال وجود دارد که ترکیب مجلس آینده به صورت نسبی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان تقسیم شده باشد و تعداد نمایندگان هر دو طرف به هم نزدیک باشد. در چنین شرایطی تعیین رئیس مجلس آینده به نحوه تعامل جریانهای سیاسی و همچنین شرایط کشور بستگی خواهد داشت.
ارزیابی شما از ترکیب مجلس آینده به چه صورت است؟ به نظر شما اکثریت مجلس آینده در اختیار کدام جریان سیاسی قرار خواهد گرفت؟
از هماکنون پیشبینی این که اکثریت مجلس متعلق به کدام جریان سیاسی خواهد بود مشکل است. چون این مساله مقداری به عملکرد شورای نگهبان در مساله تایید صلاحیتها و سایر شرایط بستگی دارد. البته فضای جامعه در انتخابات پیش رو از جنبههای مختلف به سود اصلاحطلبان است و به نظر میرسد سبد رأی جریان اصلاحات بیشتر از اصولگرایان خواهد بود. اصولگرایان نیز به صورت غیرمحسوس به این نتیجه رسیدهاند و این مساله را به خوبی میتوان در رفتارهای این جریان سیاسی مشاهده کرد. بسیاری از مردم شرایط دولت اصلاحات را با دولت احمدینژاد به عنوان یک اصولگرا مقایسه میکنند و به این نتیجه رسیدهاند که اصلاحطلبان از جنبههای مختلف، عملکرد بسیار بهتری نسبت به اصولگرایان در مدیریت کشور داشتهاند. با این وجود بنده معتقدم اگر اصلاحطلبان بتوانند حضور موثری در انتخابات داشته باشند احتمال پیروزی آنان در مجلس آینده بالاست. اما آنچه از هماکنون میتوان بهطور صریح پیشبینی کرد این است که اکثریت مجلس آینده را عناصر معقول و منطقی و معتدل تشکیل خواهند داد.
- ۹۴/۱۰/۲۳