اعتماد
محمدحسین مهرزاد/ علی لاریجانی بالاخره حرف آخر را زد: «نه با دولت و نه با اصولگرایان وارد هیچ ائتلافی نخواهم شد.»
پس از ماهها چالش میان اصولگرایان و اختلافات شدید مبنی بر ترکیب شورای ائتلاف اصولگرایان لاریجانی حالا شفافتر از همیشه میگوید بنا ندارد وارد ائتلاف انتخاباتی با آنان شود. او برای این کار دلیل محکمی دارد که با بیانش مخالفان را به سکوت فرامیخواند. معتقد است مصلحت نیست رییس قوه مقننه با جایگاه حقوقی که در ساختار سیاسی ایران دارد وارد یک ائتلاف سیاسی شود.
از ماهها قبل اصولگرایان به دنبال مدلی میگشتند تا بتوانند ذیل آن لاریجانی و همفکرانش را کنار شاگردان آیتالله مصباح و وزرای احمدینژاد بنشانند. از محوریت جامعتین تا فقهای ثلاث هیچ کدام نتوانست رییس مجلس را راضی کند تا نمایندهای به جلسات ائتلاف بفرستد. جلساتی که جریان پایداری و یکتا در آن حضور دارند برای لاریجانی عرصه سیاستورزی انتخاباتی نبود. به همین دلیل هم او به جای حضور در میان اصولگرایان به جلسات چهار نفره با حضور علیاکبر ناطق نوری، علیاکبر ولایتی و مرتضی مقتدایی رفت. جلساتی که خروجیاش نه لیست انتخاباتی بود و نه مدلی برای وحدت انتخاباتی. این چهار چهره معتدل به دنبال راهی برای احیای سیاسی اصولگرایی بودند اما جلساتشان در رسانهها به نشست انتخاباتی تقلیل داده شد.
از سوی دیگر جریانی در میان اصولگرایان تلاش میکرد تا به بدنه هواداران این گروه ثابت کند لاریجانی هم یک پای ائتلاف است. آنها با خبرسازیها و مصاحبههای متعدد لاریجانی را رفیق قافله معرفی کردند و حتی گفتند کاظم جلالی، نماینده او در جلسات ستاد ائتلاف است. ادعایی که خیلی زود با تکذیب صریح جلالی و کنایههای تند او به اعضای حزب موتلفه همراه شد. نه کاظم جلالی و نه هیچ چهره دیگری نمایندگی لاریجانی را در شورای ائتلاف به عهده نداشتند و ندارند و حالا او همانطور که جلالی گفته بود زبان گویایی دارد اعلام کرد در ائتلاف اصولگرایان شرکت نخواهد کرد.
لاریجانی البته با زیرکی شایعهای دیگر را هم تکذیب کرد. اصولگرایان در مصاحبهها و شایعات خود مدعی شده بودند لاریجانی به آیتالله موحدیکرمانی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز اطمینان داده از خروجی مورد تایید جامعه روحانیت حمایت خواهد کرد. اما در خبری که از دیدار لاریجانی منتشر شد او هیچ اشارهای به جامعه روحانیت نکرد و تنها گفته است در تماسی با آیتالله موحدیکرمانی گفتهام «از جریان روحانیت حمایت میکنم و آن را اصیل میدانم اما اینکه شخصا در جریانی حضور داشته باشم به مصلحت نیست که رییس قوه مقننه در جریانی حضور داشته باشد.»
لاریجانی با این جملات نشان داد حاضر نیست امضایش را پای چک سفیدی به جامعه روحانیت به عنوان یک نهاد روحانی که کار سیاسی انجام میدهد قرار دهد، به همین دلیل تنها گفته است از جریان روحانیت حمایت خواهد کرد. تفاوت جریان روحانیت و جامعه روحانیت نشان میدهد لاریجانی زمین بازی سیاسیاش را حتی فراتر از نهاد دیرپای جامعه روحانیت تعریف میکند. نهادی که به گفته لاریجانی کارکرد حزبی ندارد.
حالا شاید خوشحالترین فعالان سیاسی اصولگرا اعضای جبهه پایداری باشند، همانهایی که لاریجانی بخشی از تندرویهای خطرناک را محصول اعمال آنها میداند و در مجلس بارها در برابرشان تمامقد ایستاده و اجازه نداده به هدف برسند.
مشروح سخنان رییسمجلس را در صفحه احزاب بخوانید.
سارا معصومی / شمارش معکوس برای رسیدن به روز اجرای برنامه جامع اقدام مشترک آغاز شده است. جان کری، وزیر امور خارجه امریکا ادعا میکند که تا چند روز دیگر دو طرف میتوانند ورود به فاز اجرا را اعلام کنند. حمید بعیدینژاد، رییس تیم کارشناسی ایران هم میگوید که وی و هیات ایرانی همراه این روزها در ژنو سرگرم بحث در خصوص باقیمانده مسائل پیرامون لغو تحریمها بودند که میتواند گام مهم دیگری در مسیر اجرای برجام باشد. بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی در شلوغترین روزهای مانده به روز اجرا در گفتوگوی اختصاصی با «اعتماد» خبر میدهد که کمتر از یک هفته تا اعلام این خبر خوش به ایرانیها زمان باقی است. بهروز کمالوندی در این گفت و گوی دقیقه نود تاکید می کند که ایران در تمامی مراحل وفای به تعهدهای خود در سایه برجام، ضریب اطمینان را حتی بالاتر از رقم پیش بینی شده رعایت کرده است و در بسیاری از این مراحل هم معامله های پرسودی برای ایران رقم خورده است.
جان کری، وزیر امور خارجه امریکا اعلام کرده است تا روز اجرای برجام تنها چند روز باقیمانده است.
کدام یک از تعهدهای ایران کاملا تمام شده و کدام یک در مرحله اتمام است؟
ما تقریبا تمام کارهایی که بر عهدهمان بر اساس برجام بود را تکمیل کردهایم و کاری باقی نمانده است. البته منهای بحث اراک که بخشهایی از کار شروع شده و بخش باقیمانده هم در فاصله اندک قابل اتمام است. کار باقیمانده در اراک هم مستلزم چند کار باقیمانده کوچک است و امیدواریم که این کارهای باقیمانده هم به سرعت انجام شود.
کالاندریای رآکتور خارج شده است؟
اجازه دهید به همین اندازه کفایت شود که اعلام کنم ما بخشی از کار را شروع کردهایم و مابقی کار هم مستلزم این است که برخی کارهای باقیمانده قطعی شود و پس از آن میتوانیم تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم.
بنابراین بر اساس گفتههای چند دقیقه قبل شما آنچه از کار اراک هم باقیمانده در بازه زمانی کمتر از هفت روز قابل انجام است؟
بله. به احتمال زیاد در بازه زمانی کمتر از هفت روز هم قابل انجام است.
زمانی که ایران و ١+٥ وارد مرحله تلاش برای رسیدن به روز اجرا شدند برآورد امریکاییها و شاید اروپاییها هم این بود که ایران برای انجام تعهدهای خود به بازه زمانی حداقل شش ماه نیاز خواهد داشت. با اینهمه به نظر میرسد که ما تعهدهای خود را در بازه زمانی بسیار کمتر به سرانجام رسانده ایم. برخی از دلایل سیاسی و نزدیک شدن به انتخابات برای این اقدام ایران نام میبرند. آیا
سرعت عملی که ایران به خرج داد ایمنی در جمعآوری تجهیزات مورد تعهد را هم تضمین کرد؟
ارزیابیهایی که خارج از ایران از توانایی ما در این خصوص وجود دارد بعضا ارزیابیهای دقیقی نیست. سرعت ایران در صورتی که اراده کند کاری را در این حوزه انجام دهد بی نظیر است و درک این مساله هم برای طرف مقابل اندکی سخت است. البته باید بگویم که در این مدت طرف مقابل هم به تواناییهای ما پی برده است. کما اینکه ما همواره در جریان مذاکرات هم تاکید کرده بودیم که اگر مبنا بر بازگشت به عقب باشد ما در بازه زمانی بسیار سریعتر از حد تصور طرف مقابل میتوانیم بازگشتپذیری را در برنامه هستهای خود اجرایی کنیم. اما نکته مهم این است که مذاکرات هستهای بسیار طولانی شد و به همین دلیل ما در روند اجرا باید سرعت بیشتری به کار میدادیم. از ابتدا ما به این فکر کرده بودیم که زمانی به مراحل اجرایی میرسیم دلیلی برای کند پیشبردن کارها و انجام تعهدها وجود نخواهد داشت مگر آنکه طرف مقابل در انجام بخشی از تعهدهای خود کوتاهی کند. در این مدت هم ایران گامهای خود را بسیار حساب شده و متوازن پیش برده است و حتی با ضریب بالایی از اطمینان هم حرکت کردهایم. به عنوان مثال در خصوص مبادله اورانیوم فرمایش مقام معظم رهبری این بود که ما این مبادله مواد را به دفعات پیش ببریم. ما حتی بیشتر از آنچه مدنظر ایشان بود را در عمل محقق کردیم. به عبارتی ایران تمام محمولهای که باید تحویل میگرفت را ابتدا دریافت کرد و سپس زمانی که مطمئن شدیم و انواع تستها را در خصوص کیفیت محموله تحویلی به پایان رساندیم مواد خود را تحویل دادیم. ما محموله طرف مقابل را هم در سه مرحله دریافت کردیم و قاعده این بود که در مراحل اول و دوم هم ایران بخشی از مواد خود را خارج میکرد که این کار انجام نشد و پس از تحویل محموله آخر و سوم بود که ما مواد خود را در یک محموله منتقل کردیم. حتی در مرحله سوم به این دلیل که به دنبال تست کیفیت بودیم مقداری در انجام کار هم تعمدا تاخیر کردیم و این مساله نگرانیهایی را هم برای طرف مقابل ایجاد کرده بود. بنابراین زمانی که ما از انجام تعهدهای طرف مقابل مطمئن هستیم دلیلی برای رفتار کند ایران در انجام به تعهدات وجود نخواهد داشت.
پروسه چکلیست آژانس در چه مرحلهای قرار دارد؟ آیا همزمان با اتمام اجرای تعهدها آژانس هم میتواند این چکلیست را تایید کند؟
دکتر صالحی امروز با یوکیا امانو، مدیرکل سازمان انرژی اتمی مذاکرات تلفنی داشتند و در این رایزنیها در حقیقت دکتر صالحی به ضرورت سرعت عمل بخشیدن آژانس به پروسه چکلیست و راستیآزمایی هم تاکید داشتند و البته دو کار هم باقیمانده است که ایران باید به پایان برساند. با اینهمه دلیلی وجود ندارد که ایران و آژانس همزمان با هم نتوانند کارهای محول شده را پیش ببرند. در نتیجه گفتوگوهای آقای صالحی و آمانو هم قرار شد که آژانس به کارهای خود سرعت عمل بیشتری ببخشد. ایران و آژانس تفاهمهایی که باید با هم در خصوص پیشبرد کار داشته باشند را انجام دادهاند. آژانس پیش از این پیشبینی داشته مبنی بر اینکه تا پایان ژانویه برای پروسه راستیآزمایی به دلیل کارهای ادارای خود به زمان نیاز خواهد داشت اما ایران تلاش کرده که به نوعی همپوشانی در این خصوص انجام دهد. این بدان معناست که روال کار اینطور نبوده که ایران ابتدا تمام تعهدهای خود را انجام بدهد و سپس طرف مقابل برای انجام راستیآزمایی به ایران سفر کند. بلکه بازرسان آژانس همزمان با ما کار خود را آغاز کرده بودند و پروسه چک و تایید به شکل همزمان در برخی حوزهها پیش رفته است و کار نهایی باز راستیآزمایی آژانس باقیمانده است که احتمالا با صحبتها و رایزنیهای آقای صالحی به این بخش هم سرعت داده خواهد شد.
مذاکراتی که روز گذشته و امروز در ژنو در جریان بوده است در خصوص چیست؟ چه جزییاتی هنوز تا به این اندازه به مذاکرات جدی نیاز دارد؟ آیا اختلافهای سیاسی میان ایران و ١+٥ در این گفتوگوها سوژه است یا اختلافهای فنی که به نوعی سازمان انرژی اتمی را هم شامل میشود؟
عمده رایزنیهای آقای بعیدینژاد و تیم همراه در خصوص مسائل سیاسی و اقتصادی بوده و چندان مسائل فنی را شامل نمیشود. البته ایشان از فرصت استفاده کرده و برخی مسائل فنی را هم با هماهنگی سازمان پیگیری میکنند. پروسه اجرای برجام ١٠ ساله و برخی تعهدها هم ١٥ ساله است و به همین دلیل شفافسازی تمام ابعاد لازم و ضروری است. به خصوص در حوزههای اقتصادی باید مطمئن باشیم که با برداشته شدن یک مانع از مسیر دیگری مانع دیگری سر راه ما قرار نمیگیرد. این خواست جمهوری اسلامی ایران است که در برخی موارد تمام جزییات مشخص شود و به نوعی وسواس هم در برخی موضوعات به خرج میدهیم. عمده کار انجام شده است و کار در مراحل پایانی است و میتوانیم بگوییم که خیلی زود به روز اجرا خواهیم رسید.
گفته میشود که وزرای امور خارجه ایران و امریکا تقریبا هر روز برای اجرای برجام با هم در تماس هستند. آیا این تماسها میان ارنست مونیز، وزیر انرژی ایالات متحده و آقای صالحی از جانب ایران هم همچنان ادامه دارد؟
زمانی که صحبت و رایزنیها میان کارشناسان در حال جریان است در برخی نقطهها که کارشناسان نمیتوانند کار را به جلو پیش ببرند افراد در سطوح بالاتر وارد میدان میشوند و این هم امر طبیعی است. البته این تماسها به این دلیل که مسائل
تا اندازه بسیار زیادی حل شده به حداقل خود رسیده است اما این روند هنوز ادامه دارد.
چرا بر سر میزان ذخیره اورانیوم خارج شده از ایران در رسانههای داخلی اندک جنجالی به راه افتاد. ما بالاخره چه میزان اورانیوم را منتقل کردیم؟ برخی از منابع از رقم ٩ تن و برخی از رقم ١١ تن صحبت کردهاند.
در حال حاضر هم ما نمیتوانیم رقم کاملا دقیقی را مثلا در خصوص کیک زرد وارد شده اعلام کنیم. ما در خصوص کیک زرد هم حداقل رقم برآورد شده از محموله وارد شده را اعلام کردهایم. در خصوص محموله ارسال شده هم ما دو نوع جنس داشتهایم یکی از آنها UF٦ است و دیگری U٣O٨. به عبارت دیگر یکی از محمولهها گاز است و دیگری پودر است. هرکدام از این دو محصول همارزشهای وزنی خود را دارد. معادلسازی این دو هم به شکل دقیق تفاوتهایی را در نحوه ارایه آمار ایجاد میکند. به عنوان نمونه ممکن است هر دو را به پودر معادل کرده و رقم نهایی را اعلام کنید و یا هر دو را به گاز معادل کرده و از رقم نهایی حرف بزنید. آنچه مسلم است این است که ایران رقمی ما بین ١٠ تا ١١ تن مواد غنی شده را منتقل کرده و رقمی حدود ٢١٠ تا ٢٢٠ هزار کیلو کیک زرد را دریافت کرده است. ایران در لحظههای آخر و هنگامی که متوجه پرسود بودن معامله شد تلاش کرد حداکثر مواد در اختیار را واگذار کند تا بتواند بیشترین کیک زرد را دریافت کند. بخشی از این اختلاف آمار ناشی از افزایش بعدی محموله است. دریافت این میزان کیک زرد در تاریخ پس از انقلاب اسلامی ایران بی سابقه بوده است. ما هیچگاه چنین میزان خریدی نداشتهایم و حتی مقادیری را هم که خریداری کردهایم نتوانستهایم وارد کشور کنیم. این محدودیت هم ارتباطی به یک دهه اخیر ندارد و حتی مواردی وجود داشته که خرید ایران به ٣٠ سال پیش بازمیگردد اما موفق به وارد کردن آن نشدهایم و البته پیشبینی میشود که پس از برجام فضایی ایجاد خواهد شد که بتوانیم آن مواد را هم وارد کنیم.
در روند انتقال، نام دو کشور قزاقستان و نروژ هم به میان آمد. مشارکت قزاقستان مسبوق به سابقه است اما چه نقشی در این مبادله بر عهده نروژ گذاشته شده بود؟
بخشی از موادی که ایران منتقل کرد در حقیقت وثیقه موادی است که دوباره باید در بازه زمانی یک تا یک سال و نیم به داخل ایران بازگردد. بر همین اساس برای حل این مشکل فرمول نسبتا پیچیدهای در نظر گرفته شد به این طریق که نروژ به عنوان کمک به آژانس پول آن را پرداخت میکند اما زمانی که مواد به سمت ایران بازمیگردد در واقع بخشی از آن پول وثیقه را ایران پرداخت خواهد کرد اما این بار دریافت کننده این پول آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود. این کمکی بود که نروژ قصد انجام آن به آژانس را داشت و مانند این است که ایران پس از دریافت مجدد مواد خود بخشی از پول کیک زرد را به آژانس پرداخت میکند.
نروژ برای این پرداخت داوطلب شد یا این درخواست آژانس از این کشور بود؟
نروژ یکی از مهمترین کشورهای کمککننده به آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. طبیعتا هم این مبلغ باید توسط کشوری که کمککننده عمده به آژانس است پرداخت میشد که نروژیها در این قضیه داوطلب شدند.
پس از برجام به کرات از زبان مقامهای مذاکرهکننده چه در وزارت امور خارجه و چه در سازمان انرژی اتمی شنیده شده است که همکاریهای هستهای میان ایران و کشورهای اروپایی انجام خواهد شد. با اینهمه در این مدت باز هم از چین و روسیه و قزاقستان خبرهایی منتشر شده است. آیا برنامه خاص در دست اجرایی برای این همکاریها وجود دارد؟
دکتر صالحی به زودی سفرهایی به مجارستان و چک خواهند داشت. من هم به همراه یک تیم کارشناسی مدتی پیش سفری به اسپانیا داشتهام. مذاکرات با کشورهای مختلف در این خصوص ادامه دارد. دکتر صالحی سفری هم به ژاپن در این خصوص داشتهاند. از جانب کره جنوبی پیشنهاد خوبی مطرح شده است. تعداد زیادی از کشورها حتی پیش از برجام علاقهمندیهایی از خود نشان دادهاند و البته ما کمتر این پیشنهادها را در آن دوره رسانهای کرده بودیم اما در حال حاضر که وارد روزهای پسابرجام میشویم باید بگویم که با برخی از کشورها تقاهمهای کلی صورت گرفته اما سندی امضا نشده است. اما حتی پیشنویس سند هم با این کشورها تهیه شده و فکر میکنیم که پس از روز اجرا این سندها هم امضا خواهد شد و ما همکاری گستردهای با کشورهای مختلف خواهیم داشت. البته به نظر من همچنان همکاری با روسها در شرایط خوبی خواهد بود. روسها در شرایط سخت، کنار ایران ایستاده بودند و تکنولوژی آنها این روزها حتی در اروپا هم بازار و مشتری خود را دارد و تکنولوژی روسها در این حوزه بسیار پیشرفته است. بنای ایران این است که همکاری خوب با روسیه در این خصوص را حفظ کند اما این مساله مغایرتی با اینکه ما بتوانیم با کشورهای اروپایی همکاری خوبی داشته باشیم، ندارد.
بنابراین روسیه همچنان شریک نخست ما باقی خواهد ماند؟
روسیه از ابتدا شریک اول ما در این حوزه بوده است. ارزش امروز نیروگاه بوشهر پنج میلیارد دلار است. این بدان معماست که اگر کشوری بخواهد به شریک اول ما به جای روسیه بدل شود باید در همین ابتدای کار معادل شش میلیارد دلار در این صنعت را بر عهده بگیرد. بنابراین به شکل اتوماتیک روسیه شریک اول ما تا سالها باقی خواهد ماند. البته راه برای دیگر کشورها هم هموار است و از این پس شرایط رقابتی در این حوزه برای سایر کشورها وجود خواهد داشت. نه تنها مساله تامین مالی در واگذاریها در نظر گرفته خواهد شد بلکه باید مساله انتقال تکنولوژی هم وجود داشته باشد. حقیقت اینجا است که ایران در گذشته قدرت انتخاب نداشته است اما این شرایط در آینده برای ما تغییر خواهد کرد. در شرایطی که ما قدرت انتخاب نداشتیم اروپاییها و حتی چینیها ما را تنها گذاشته بودند و در حالی که کارهایی در دارخوین و بوشهر و اصفهان داشتند مسوولیت خود را نیمه کاره رها کرده و رفتند، روسها در کنار ما با وجود تمام فشارهایی که تحمل کردند، باقی ماندند. البته ما در آینده به شرکای بیشتر هم نیاز خواهیم داشت به این دلیل که ایران به ٢٠ هزار مگاوات برق هستهای نیاز دارد و در حال حاضر تنها ١٠٠٠ مگاوات برق هستهای در اختیار داریم. در کشور ما و بر اساس استاندارد شناخته شده بینالمللی امروز و دادههای اقتصادی و استراتژیک، داده محیط زیستی هم از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. بنای ایران این است که تا سال ١٤٠٤، برق کشور باید حداقل ١٠٠ هزار مگاوات باشد و این بدان معنا است که ١٢ هزار مگاوات از این رقم باید با تولید هستهای به دست بیاید. این ارقام به این معنا است که ما باید تا ده سال دیگر برای رسیدن به این رقم ١١ نیروگاه مانند بوشهر درست کنیم. بنابراین ظرفیت ایران برای کار با کشورهای مختلف ظرفیت قابل توجهی است.
با توجه به نیازهای ایران در ١٠ سال آینده به مشارکتهای بینالمللی در پروژههای هستهای آیا ما فقط به دنبال کسب سرمایهگذاری هستیم یا برنامهای برای جلب فناوریهای هستهای روز و جلب تکنولوژی در راستای استقلال نسبی صنعت هستهای هم در نظر دارید؟
استراتژی ایران پس از برجام این خواهد بود که فعالیتهای هستهای ما فعالیتهای هدفمند با چارچوب اقتصاد استراتژیک باشد. صنعت هستهای به خودی خود استراتژیک است اما اگر جنبه اقتصادی نداشته باشد نمیتواند پس از مدتی به کار خود ادامه دهد. برجام فرصت بسیار خوبی است که ما بتوانیم کارهای خود را از جنبه تجاری پیش ببریم. باید به مرحلهای برسیم که اگر برقی در داخل کشور تولید میشود ارزش آن بر وارد کردن این برق غلبه داشته باشد. ما باید به مرحلهای برسیم که تولید برق نیروگاه اتمی برای ما مقرون به صرفه باشد و این امر شدنی و در دنیا هم مسبوق به سابقه است. ایران باید به سمت اضافه شدن بر تعداد نیروگاههای هستهای حرکت کند و باید نیروی انسانی هم برای کار در این نیروگاهها داشته باشیم. همزمان هم نیم نگاهی به نسل آینده این صنعت که نسل ٢٠٥٠ به بعد است داریم و آن هم فیوژن یا گداخت است. پیشبینیها این است که از سال ٢٠٥٠ به این سو، تکنولوژی هستهای به سمت گداخت حرکت خواهد کرد. ایران در بحث تحقیقات تئوریک گداخت در حال حاضر در میان پنج تا شش کشور نخست در سطح بینالمللی است. این به آن معنا است که ایران میتواند با کشورهای اروپایی در این خصوص همکاری مشترک داشته باشد به گونهای که هزینه تحقیقات را آنها پرداخت کنند و فناوری از جانب ما باشد. برای همکاریها در حوزه ایمنی هم اروپاییها اعلام آمادگی کردهاند و قرار است مسوول انرژی اتحادیه اروپا در آیندهای نزدیک به ایران سفری داشته باشد و پیش از وی هم هیاتی از همین اتحادیه برای فراهم کردن بستر همکاریهای بیشتر به ایران خواهد امد. ایران باید در بحث تولید سوخت هم گامهایی بردارد. در حال حاضر ما تا مرحله تولید سوخت رآکتور تهران هم پیش آمدهایم و این گام بزرگی بوده است که باید ادامه پیدا کند و نگاه ایران این است که به سمت تولید سوخت نیروگاه پیش برویم. ایران هم تکنولوژی و نیروی انسانی این کار را دارد و هم اینکه برجام این فضا را برای ما ایجاد کرده است. ما در این خصوص یادداشت تفاهم بسیار خوبی هم با روسها داریم و روسها هم متقبل شدهاند که در تولید سوخت با ما همکاری داشته باشند. ذات برقراری این همکاری هم میتواند بسیاری از دغدغههای غرب در خصوص فعالیتهای هستهای ایران را مرتفع کند. غرب زمانی که میبیند کشوری گاز UF٦ تولید میکند اما نمیتواند آن را به سوخت نیروگاهی تبدیل کند، نگران میشود اما زمانی که شاهد تبدیل آن به سوخت نیروگاهی باشد این نگرانی هم برطرف خواهد شد. ما باید تلاش کنیم که در افق ١٥ ساله سوخت حداقل یک نیروگاه را به شکل مستقل تولید کنیم. ما برای رسیدن به این مرحله باید ماشینهایی با کیفیت بالاتر داشته باشیم. ماشینهای نسل یک ایران هنگام خاموش شدن و کاهش سرعت با بدنه برخورد کرده و میشکنند و بر همین اساس هنگام خاموش کردن این ماشینها، نیمی از ماشینهای نسل یک از میان میروند. این ماشینها برای شروع کار خوب بودند اما برای ادامه کار کفایت نکرده و به صرفه نیستند. ایران در حال حاضر ماشینهایی مانند IR٤ را در اختیار دارد که هنگام خاموش شدن هم درصد شکستگی آن بسیار پایین است.
بازه زمانی برای ساخت دو نیروگاه هستهای که قرار است به طور مشترک توسط ایران و روسیه ساخته شود،چند ساله در نظر گرفته شده است؟
بازه زمانی هشت تا ١٠ سال برای ساخت این نیروگاهها در نظر گرفتهایم و البته این بازه زمانی برای آخرین مرحله و انتقال برق آن به برق سراسری کشور است. این نیروگاهها حتی پس از ساخت آن هم یک دوره دو ساله تست دارند. ما زمانی این نیروگاهها را تحویل خواهیم گرفت که تمام این تستها انجام شده باشند. تمام این پروسه هم از شروع تا تحویل دادن بین
٨ تا ١٠ سال در نظر گرفته شده است. البته این بازه زمانی هم به دلیل این است که ما با دو نیروگاه استارت میزنیم. هم ترکیه و امارات که کشورهای همسایه ما هستند کار اولیه خود را با چهار نیروگاه آغاز کردهاند. در سطح جهانی هیچ کشوری یک نیروگاه را به تنهایی راهاندازی نمیکند و ما هم در آن سالها به دلیل شرایط استثنایی که داشتیم اقدام به ساخت یک نیروگاه به تنهایی کردیم. طرح اولیه آنها هم برای چهار نیروگاه در نظر گرفته شده بود حتی کار ساختمانی را با دو نیروگاه پیش میبردند. زمانی که شما کار را با بیش از یک نیروگاه شروع میکنید مهندسی طراحی شده در یک نیروگاه بعد از اتمام کار ساختمان یا نصب تجهیزات یک نیروگاه تعطیل نمیشود و کار خود را با همان کارگاه در نیروگاه جدید ادامه میدهد.
شما اشاره کردید که ایران در آینده برای تولید برق مورد نیاز به حداقل
١١ نیروگاه شبیه به بوشهر نیاز دارد. اگر ساخت چند نیروگاه با هم به صرفهتر است چرا ایران جرقه دو نیروگاه هستهای را زده و مثلا مانند ترکیه یا امارات اقدام به ساخت همزمان و باصرفهتر چهار نیروگاه نمیکند؟
ما هم اگر میتوانستیم و کار را با چهار نیروگاه آغاز میکردیم به مراتب بهتر بود.
مشکلات اقتصادی مانع از این امر شده است؟
هر نیروگاه رقمی حدود چهار تا پنج میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد. این در برنامه اقتصادی کشور بسیار کلان است. ما به روسیه هم پیشنهاد کردیم که اگر تامین اعتبار را با سود کم و بلندمدت و تنش اولیه طولانی در نظر داشته باشید میتوانیم مساله را در شورای سرمایهگذاری داخل کشور به مشورت بگذاریم. حقیقت این است که دولت هم بر اساس تعهدهای خود تصمیمگیری میکند. دولت یک بودجه در اختیار دارد و این بودجه را باید صرف تعهدهای بیشمار کند. برای پیشبرد ساخت نیروگاه باید تامین مالی از طرف مقابل وجود داشته باشد، چرا که سرمایهگذاری اولیه نیروگاههای هستهای بسیار سنگین است.
بنابراین روسیه در این مقطع حاضر به تامین اعتبار همین دو نیروگاه هستهای شده است و نه بیشتر؟
روسها مشکلی با تامین اعتبار ١٠ نیروگاه دیگر هم ندارند اما ما به دلیل ملاحظههای متفاوت ترجیح دادهایم که فعلا جرقه کار را با دو نیروگاه بزنیم.
کلنگزنی ساخت این دو نیروگاه چه زمانی آغاز خواهد شد؟
پیشبینی ما این است که بتوانیم تا دهه فجر این کار را آغاز و در همان ایام اعلام کنیم.
در چند روز اخیر شاهد تحرکاتی از سوی کره شمالی و واکنشهای تند بینالمللی به آن بودهایم. در تمام رسانههای غربی برنامه اتمی ایران و کره شمالی به گونهای با هم شبیه سازی شده و حتی عدهای از همکاریهای هستهای این دو کشور در گذشتههای دور هم سخن میگویند. آیا در عالم واقع و دور از فضاسازیهای رسانهای چنین ارتباطی وجود داشته است؟
در سطح روابط بینالملل هم در عالم رقابت و هم در عالم خصومت، چیزی شبیه به عالم تجارت، تصویر سازی مثبت از خود و تصویر سازی منفی از رقیب یا دشمن وجود دارد. از ابتدای انقلاب اسلامی همچنین خصومتی میان ایران و غرب بوده که امیدوار هستیم به اتمام برسد. در این تصویر سازی طرف مقابل تلاش کرده از ایران کشور خشنی را به تصویر بکشد که به دنبال بمب اتم است تا بتوانند از این راه اعمال فشارهای خود بر ایران را توجیه کنند. حقیقت این است که در بحث اتمی ما هیچگونه ارتباطی با کره شمالی نداشته ایم.
چرا در بحث مدرنسازی اراک امریکا وارد گردونه شد؟ اگر یک روز امریکا به هر دلیلی به خصوص مسائل سیاست داخلی از این گردونه عقب بکشد وضعیت ما چگونه خواهد بود؟
در پروژه مدرن سازی اراک همانگونه که قبلا هم اعلام کردهایم کار اصلی با ایران است و قرار نیست هیچ کشوری کار اصلی را برای ایران انجام دهد. اما در دو حوزه طرف مقابل به ایران کمک میکند که یکی از این حوزهها بازنگری است. این به آن معنا است که وقتی طراحی ایران تمام شد این طراحی باید مورد بازنگری قرار بگیرد. این اتفاق قاعده کارهای اتمی است و حتی اگر طرف اجرا کننده هم بخواهد شخصا این پروسه را طی کند باید دو گروه وجود داشته باشد. گروهی که کار طراحی را انجام میدهد و گروه دیگری که بازنگری یا بازبینی این طراحی را به سرانجام میرساند. از میان کشورهای مقابل هم برخی در تامین تجهیزات اعلام آمادگی کردند و برخی هم در بازنگری. به عنوان مثال در بخش تامین تجهیزات چهار کشور اعلام آمادگی کردند که چین و سه کشور اروپایی را شامل میشد. در مورد بازنگری امریکاییها هم علاوه بر دیگر کشورهای طرف توافق اعلام آمادگی کردند. بنابراین همکاری با امریکا در پروژه مدرن سازی اراک تنها در حوزه بازنگری است و نه در حوزههای تامین تجهیزات و یا ساخت.
امریکاییها از ابتدا به دنبال بازطراحی رآکتور اراک برای کاستن از پلوتونیوم تولیدی آن بودند. دلیلی ندارد که حتی در بدترین سناریو که بر هم خوردن برجام است هم امریکاییها مانعی بر سر راه پروژه مدرن سازی ایجاد کنند چرا که ایران میتواند به طراحی قدیمی که مورد اعتراض امریکا هم بود بازگردد. بنابراین اگر طرف مقابل به دنبال این است که ایران پلوتونیوم کمتری در اختیار داشته باشد، باید در هر شرایطی پروژه مدرن سازی اراک را پیش ببرند. ما دلیلی برای کارشکنی امریکاییها در پروسه مدرنسازی اراک نمیبینیم اما ایران خود را برای بدترین شرایط هم مهیا کرده است.
حداقل و حداکثر زمان پایان پروژه مدرن سازی اراک را چند سال در نظر گرفتهاید؟
طراحی به زمانی حدود یک سال و نیم تا دو سال نیاز دارد. پس از آن وارد مرحله تامین تجهیزات، نصب تجهیزات، مرحله پیش راهاندازی، راهاندازی و تست را پیش رو داریم. برآورد ما بین چهار تا شش سال است. ایران در حال حاضر تلاش میکند که پروژه را پنج ساله به پایان برساند و احتمال رسیدن به سال ششم اندک است.
ایران باید بر اساس ضمیمه شماره پنج تا قبل از روز اجراییشدن برجام برنامه دراز مدت خود را به آژانس اعلام کند. قرار بود در این سندی که ایران ارایه میکند برنامه درازمدت ایران برای رسیدن به یک میلیون سو مشخص شود. آیا این برنامه دراز مدت تنظیم شد و در اختیار آژانس قرار گرفت؟
این سند ارایه شده و کارهای آن هم در داخل انجام گرفت. این سند باید به تصویب شورای عالی امنیت ملی میرسید که این مرحله در داخل انجام است و سپس از سوی وزارت امور خارجه در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم قرار گرفت. بر اساس برجام قرار شد که این برنامه ایران در اختیار اعضای ١+٥ هم قرار بگیرد. البته ضرورتی برای توزیع برنامه کشورها وجود ندارد اما با توجه به توافق ایران و ١+٥، این سند را در اختیار آنها هم قرار دادیم. در این برنامه حداقلهایی پیشبینی شده است که این حداقل هم از سوی مقام معظم رهبری ١٩٠ هزار سو تعیین شده بود. البته ما بیشتر از این رقم را هم مدنظر داشتهایم اما به دلیل وجود سناریوهای فنی متفاوت در حال حاضر نمیتوانیم رقم دقیق نهایی را اعلام کنیم. در حال حاضر میتوانم بگویم که ما در بازه زمانی مشخص شده به کف
٢٠٠ هزارسو خواهیم رسید.
در چه سالی پس از شروع اجرای برجام؟
در سال پانزدهم. پیش از برجام ظرفیت ما ٩ هزار سو بود بنابراین زمانی که میخواهیم به حداقل ٢٠٠ هزار سو برسیم باید ظرفیت امروز را ٢٠ برابر بکنیم. برنامه درازمدت ما هم خیالی نیست و قابل تحقق است و باید بر اساس واقعیتهای فنی پیش برویم.
آیا آژانس میتواند در محتوای سند ارایه شده درازمدت ایران دست برده یا درخواست تغییراتی در آن را بدهد؟
خیر. هشت سال نخست این برنامه که با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تعریف شده است. از سال هشتم به بعد فضاهای جدیدی شکل میگیرد و کار ایران هم توسعه پیدا میکند. انتهای برنامه ما به ١٩٠ هزار سو حداقل خواهیم رسید.
چرا شما انتهای برنامه را ١٥ سال در نظر میگیرید؟ عمر برجام ١٠ سال است و عمر برخی محدودیتها هم هشت ساله؟
ما برخی محدودیتها را قبول کردهایم و برخی از آنها ١٠ سال و برخی هم
هشت ساله هستند. اما در بحث فنی برخی جریانها باید با هم طی شوند و نمیتوان یکی را بر دیگری پیشی داد. به عنوان مثال بحث غنیسازی و تولید سوخت باید با هم طی شوند. به این دلیل که از الان نمیتوان در خصوص تمام جزییات نظر قاطع داد. ما برنامه را بر اساس حداقل امکانات برنامهریزی میکنیم که بتوانیم به مرحله حداقلی برسیم. شتاب برنامه هستهای ما از سالهای سیزدهم و چهاردهم به بعد خواهد بود. پیش از این تاریخ، به دلیل برخی محدودیتها مانند میزان سو نمیتوانیم نظر قطعی بدهیم.
جملههای کلیدی
در خصوص مبادله اورانیوم فرمایش مقام معظم رهبری این بود که ما این مبادله مواد را به دفعات پیش ببریم. ما حتی بیشتر از آنچه مدنظر ایشان بود را در عمل محقق کردیم.
بازرسان آژانس همزمان با ما کار خود را آغاز کرده بودند و پروسه چک و تایید به شکل همزمان در برخی حوزهها پیش رفته است و کار نهایی
باز راستیآزمایی آژانس باقیمانده است.
تماسهای آقای صالحی با ارنست مونیز به این دلیل که مسائل تا اندازه بسیار زیادی حل شده به حداقل خود رسیده است اما روند تماسها هنوز ادامه دارد.
جملههای کلیدی
روسیه همچنان شریک نخست ما در همکاریهای هستهای باقی میماند.
پس از روز اجرا چند سند همکاری هستهای با کشورهای متفاوت امضا خواهد شد و ما همکاری گستردهای با کشورهای مختلف خواهیم داشت.
در بازه زمانی ١٠ سال آینده به ١١ نیروگاه مانند بوشهر نیاز داریم.
پیشبینی ما این است که بتوانیم تا دهه فجر کلنگزنی دو نیروگاه هستهای جدید را آغاز و در همان ایام اعلام کنیم.
شتاب برنامه هستهای ما از سالهای سیزدهم و چهاردهم به بعد خواهد بود.
مسوول انرژی اتحادیه اروپا در آیندهای نزدیک به ایران سفر خواهد کرد.
گروه اقتصادی |عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت روز گذشته در جمع اهالی پارلمان بخش خصوصی حضور یافت تا کمی از مشکلات بخش خصوصی آگاه شود. این نشست که طبق روال مرسوم با گلایههای بخش خصوصی و نمایندگان از وضعیت و حال و روزشان بود با گلهگذاریهای وزیر از موقعیت خصوصیها تکمیل شد.
او در این نشست تاکید کرد که بخش خصوصی با مشکلاتی روبهروست که پیش از این اتاق بازرگانی به سادگی از کنار آن گذشته است.
وی بعد از اینکه انتقادات و صحبتهای نمایندگان بخش خصوصی را شنید با تاکید بر اینکه بازار باید مستقل باشد، گفت: بهتر است بازار به جای آنکه به دنبال دریافت یارانه تولید باشد، رویکرد رقابتی شدن را دنبال کند.
وی بار دیگر پای اندیشه سوسیالیسم را به میان کشید تا نشان دهد یکی از مخالفان سرسخت این عقیده است. نخستینبار آخوندی صراحتا در جمع دستاندرکاران صنعت ریل به اندیشه سوسیالیسم تاخت و گفت: سازمانهایی چون سازمان حمایت باید برچیده شوند. اینبار اما آخوندی در جمع فعالان بخش خصوصی که باید سرسختترین مدافعان نظریه اقتصادی آخوندی باشند، سوسیالیسم را به باد انتقاد گرفت. وی گفت: اندیشه سوسیالیسم مانع توجه به اندیشه بازار و رسیدن به توسعه اقتصادی شده است. وی گفت: به نظر میرسد تاکنون جانمایه رویارویی با مشکلات در کشور اندیشههای سوسیالیستی به جای اندیشه متکی بر بازار بوده است.»
آخوندی البته اظهار امیدواری کرد که حاصل مباحث مطروحه در جلسه راهی برای آبادانی و توسعه ایران شود و در عین حال با انتقاد از جانسختی اندیشه سوسیالیسم و سرگردانی بازار ادامه داد: «آنچه اصلیترین جانمایه کلام بنده است این بوده که قانون کفایت نمیکند، برای رسیدن به یک اقتصاد پویا جهت توسعه ایران نیاز است رویکرد مورد اجماع در جامعه ایران برای مدیریت اقتصاد، امور اجتماعی و سیاسی دنبال شود. یکی از مورخان میگوید که برای اینکه بتوان ایران را توسعه داد نیاز داریم یک بار دیگر درباره نحوه ورود تجدد و مدرنیته به ایران بازنگری کنیم که این حرف بسیار درستی است. دوران مدرن در ایران با مشروطه آغاز میشود، عمده این اندیشه بعد از شکست ایران از جنگهای روس است بنابراین عمدهترین آشنایی ما با غرب و اندیشههای جدید، بیش از آنکه با غرب اروپایی باشد از طریق غرب روسیه انجام شد و بلافاصله در ایران حزب اجتماعیون-عامیون و بعد فرقه دموکرات تبریز و رشت اعلام موجودیت کردند.»
عضو کابینه دولت تدبیر و امید افزوده است: «دو اتفاق بسیار بزرگ در دهه گذشته رخ داد؛ یک اتفاق ابلاغ سیاستهای اصل ٤٤ بود که نحوه تدوین خود اصل ٤٤ روند بسیار جالبی دارد اگر مراجعه شود مشخص میشود که یکی از پیشنهاددهندگان اصل ٤٤ عضو برجسته حزب توده بود. همزمان با ابلاغ سیاستهای اصل ٤٤ سهام عدالت مطرح شد در واقع سهام عدالت رویکردی بود که بلافاصله در جهت کم اثر کردن سیاستهای اصل ٤٤ اجرا شد که همان زمان نیز هیچ موضع روشنی از بازار و اتاق بازرگانی مشاهده نکردیم.»
موضع اتاق بازرگانی در مقابل هدفمندی یارانه بامزه بود
وی میافزاید: «امروز نظام بنگاهداری در ایران آنقدر گرفتار است که اساسا نمیتواند وارد پروسه توسعه شود که این اصلا اتفاقی نیست چون زمانی که باید عدهای میرفتند و صحبت و گفتوگو میکردند ترجیح دادند چیزی نگویند. در بحث هدفمندی یارانهها اصل قانون برای این بود که اصلاح قیمت انرژی انجام شود تا بهرهوری و کارایی در ایران افزایش یابد اما نتیجه این بود که فقط درآمدی کسب و میان مردم توزیع شد که از همان سال اول با کسری بودجه مواجه بود. نکته مهم این است که موضع اتاق بازرگانی در زمان اجرای قانون هدفمندی یارانهها خیلی بامزه بود، چون اعلام کرد دولت به ما یارانه تولید بدهد یعنی نگفت که میخواهد مستقل باشد و رویکرد رقابتی شدن بازار را دنبال کند.»
عضو کابینه دولت یازدهم ادامه داد: «یک بار نشد که بازار بگوید «یارانه نمیخواهد و دولت در قیمتگذاری مداخله نکند و خودمان میدانیم چگونه رقابت کنیم.» فقط یکبار در جلسه اتاق آقای قاضیزاده از فعالان حوزه پتروشیمی اعلام کرد که یارانه نمیخواهد و به جای آن دولت در امور پتروشیمی مداخله نکند اما همان زمان اکثر اعضای اتاق انتقاد میکردند که چرا یارانه تولید به آنها داده نشده است و چگونه باید این یارانه توزیع شود؟ آخوندی در ادامه گفت: «در مباحث جامعهشناسی میگویند وضع موجود محصول تعادل اجتماعی است یعنی وضع موجود به صورت اتفاقی رخ نداده است وقتی از سال ١٣٠٨ تا سال ١٣٩٤ ما قانون تثبیت اعسار یا سازمان حمایت از مصرفکننده و تولیدکننده را داریم؛ این نشان میدهد در ادوار مختلف برخی منافعشان در حفظ همین وضع است. در جایی گفتم اگر میخواهیم بخش خصوصی فعال داشته باشیم باید حتما سازمان حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده منحل شود، افراد منتقد گفتند که آخوندی از اینکه برای بلیت قطار قیمتگذاری کردهاند، عصبانی است در حالی که اینطور نبود، من میگویم اساسا با وجود این سازمانها نمیتوان بخش خصوصی داشت. این مساله را من نباید بگویم، سوال اینجاست که چرا اتاق هیچوقت این بحث را مطرح نکرده است.»
وی تاکید کرد: «آیا با وجود سازمان هدفمندی یارانهها اساسا میتوان بخش خصوصی داشت؟ قطعا تا وقتی که سازمان هدفمندی یارانهها بر سر کار است بخش خصوصی واقعی که دستش در جیب خودش باشد نخواهیم داشت.»
مشکلات ساختار اقتصادی ایران تصادفی نیست
وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه مشکلات ساختاری وضع موجود اقتصاد ایران تصادفی نیست، گفت: «بدهی شناسایی شده دولت به اقتصاد ملی طبق گفته وزیر اقتصاد و دارایی ٣٨١ هزار میلیارد تومان است. در خاطرات دکتر نیازمند خواندم آنزمان هم نمیدانستم دولت چقدر تعهد دارد، هنوز هم که هنوز است رقم تعهد دولت مشخص نیست. چگونه میشود که دولت حجم تعهدات خود را نداند، در این عدم شفافیت حتما عدهای منافع دارند. از ٣٨١ هزار میلیارد تومان تعهد شناسایی شده دولت فقط بخش مطالبات پیمانکاران همواره برجسته میشود، درباره مابقی تعهدات هیچوقت کسی صحبت نمیکند، کل بدهی دولت به پیمانکاران بیش از ١٥ هزار میلیارد تومان نمیشود، چه کسانی در بقیه این تعهدات که اقتصاد کشور را به این روز انداخته است، منافع دارند.»
آخوندی با بیان اینکه هفت سال است راجع به میزان مطالبات معوق بانکها بحث میشود، گفت: «حدود ١٢٠ هزار میلیارد تومان مطالبات معوق بانکهاست و کل مطالبات معوق ٧/١ برابر کل سرمایه بانکهای ایران است؛ کل پولی که از بانک برای توسعه صنعت خارج میشود حدود ١٠٠ تا ١٢٠ هزار میلیارد تومان است که حداکثر معادل ١٢ درصد تولید ناخالص داخلی ایران میشود در واقع باید نرخ بازگشت چقدر باشد که با ١٢ درصد تسهیلات، انتظار هشت درصد رشد اقتصادی کشور را داشته باشیم. مطالبات معوق چرا پس از هشت سال به جایی نرسیده است، چرا هیچگاه بحث بازسازی بانکها جدی گرفته نمیشود؟ به نظرم به همان جانسختی اندیشه سوسیالیسم برمیگردد. در واقع این منابع به صورت اداری توزیع شده و توزیع بر اساس یک بازار رقابتی نبوده است. این روال هم به راحتی درست نمیشود.»
آخوندی ادامه داد: «اگر بدهی دولت و وضعیت نظام بانکی که خشکی علت اصلی رکود اقتصادی در نظر بگیریم، منابع صندوق توسعه ملی باید صرف بازسازی اقتصاد کشور شود یا آنکه به چند پروژه اختصاص یابد؟ حتما معدل نیروهای اجتماعی در ایران میرود به سوی آنکه منابع صندوق توسعه فقط به چند پروژه اختصاص پیدا کند. در بررسی بسیاری از صنایع درمییابیم که میزان بدهی صنایع به بانکها از کل سرمایه ثبت شده بیشتر است و حالا ما انتظار داریم که چنین صنعتی بتواند یک رشد بالنده و سریع در ایران داشته باشد، چنین اتفاقی رخ نمیدهد مگر آنکه وارد بحث رقابت شویم که باید این صدا از داخل اتاق بازرگانی بلند شود.»
آخوندی یادآور شد: «در هشت سال گذشته که قانون اجرای اصل ٤٤ را داشتیم، اگر میزان صحبتهایی را که از اتاق بازرگانی درباره گرفتن یارانه تولید مطرح شد را در یک طرف و صحبتهایی را که درباره رقابتی شدن بازار بود در طرف دیگر قرار دهیم، اندیشه بنیادی بخش خصوصی را درمییابیم.»
انتقاد آخوندی از اتاق بازرگانی
وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه راهاندازی هر صنعتی در کشور نهایتا به نظام قیمت برمیگردد، گفت: «اگر اتاق بازرگانی طرفدار نظریه قیمت بر مبنای بازار نباشد و خودش دنبال این برود که چون در جایی به نفعش است قیمت گازوئیل، گاز، بنزین، برق و آب کم باشد و در واقع آنجا بخواهد یک صرفهجویی را برای خودش در نظر بگیرد، نتیجه این میشود که در جای دیگر باید بپذیرد که سازمان حمایت از مصرفکننده و تولیدکننده نیز برایش قیمتگذاری کند و کل این چرخه بازار را از تعادل خارج میکند.»
- ۹۴/۱۰/۲۱