چرا انقلاب

پشت پرده

چرا انقلاب

پشت پرده

خدا
آرامش را
در با خودش بودن
قرار داد
و بعد چمدان هایش را
جمع کرد و رفت

طبقه بندی موضوعی

نژاد یا هویت عربی محمد نبهان

پنجشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۲۶ ق.ظ

" عرب " درواقع نام زبانی ست که گروهی از اعضای جامعه بدان تکلم می ورزند ، این امرچیزی فراتر از مسئله نژادی ، مرزبندی های سیاسی و موقعیت جغرافیایی تلقی می شو


نژاد یا هویت عربی

در باب نژاد عرب چند نکته حائض اهمیت است که باید بدان توجه داشت ، یکی آن است که اساسا اطلاق واژه نژاد عرب صحیح است یا خیر ؟ درثانی ، آیا زبان عربی فقط متعلق است به همین نژاد ؟!
در جواب به این دو سئوال مهم باید توجه داشت که " عرب " درواقع نام زبانی ست که گروهی از اعضای جامعه بدان تکلم می ورزند ، این امرچیزی فراتر از مسئله نژادی ، مرزبندی های سیاسی و موقعیت جغرافیایی تلقی می شود ، اگر بخواهیم از منظر عِرق و نژاد وارد این مقوله شویم به تناقضاتی مشخص بر خواهیم خورد ، لهذا ورود در این باب سبب می شود ردپای رگه های نژادی مختلفی همچون فنقیها ، آرامی ها ، آشوریها ، عیلامی ها ، بربرها ، قبطی ها ، اکدی ها ، سامی ها و بندری ها و... در این بین باز شود که هر کدام دارای زبان و آداب رسوم و محتوای فرهنگی مستقل و حتی از تیره نژادی مختلفی نسبت به نژاد عربی مورد تصور ماست اما همه آن ها اکنون متمسک هویتی به نام "عرب" اند و آن را به عنوان یک واقعیت پذیرفته اند .
از این روی بیان لفظ نژاد صحیح به نظر نمی رسد ، لذا باید به عرب به عنوان یک زبان و یک هویت نگریست و نه یک مقوله نژادی وعِرقی درواقع عرب مقصود ما قومی است از نژاد سامی ساکن جنوب غرب آسیا (1) در روایات سنتی اسماعیل جد بزرگ عرب ها محسوب می‌شود. عرب ها خود را از نسل اسماعیل و یهودیان خود را از نسل اسحاق (برادر اسماعیل) می‌دانند . (2) که هر دو گروه از نژاد سامی بر شمرده می شوند ، سام نیز پسر نوح است که مستقیما عربها را در احادیث مختلف از نسل وی می دانند لهذا عرب ها را از نژاد سامی برمی شمرند (3) .



- معنا و مفهوم هویت عربی

امروزه خیلی از متفکرین با خبط زبان و نژاد سامی و این که عرب از ابتدا یک نژاد مشخص با هویت خاص بوده و بدون توجه به سیر تغییرات این امت و امت های مجاورو مرتبط به آن دچارخطا شده اند ، و خیلی ها را نیز دچار همین اشکال کرده اند ، اما آن چیزی که بسیار مبرهن و آشکارا به چشم می خورد این است که هویتی جدید پس از اسلام به نام هویت عربی شکل گرفته که توانسته بود با زبانی قدرتمند و به واسطه پیام الهی جهان شمول یعنی اسلام یک هویت تازه ای را خلق نماید که الزاما عِرق مشخص ، در شاخصه های آن محلی از اعراب نداشت و دارای اشتراکات فراوان فرهنگی با دیگر اقوام غیر سامی همجوار داشت که توانست آنها را بیش از پیش در کنار هم نگاه دارد امری که بیش از تصور ممکن ، مرزهای نژادی و زبانی را درنوردید .

می توان پوشانی فرهنگی بزرگ را توسط عرب زبانان یا نوادگان اسماعیل یا همان نژاد سامی را در بوجود آوردن هویت عربی در دو گام مهم دانست ..

1- قدرت و نفوذ هویت عربی در سه برهه تاریخی (4)

الف ) دوران تجارت برون مرزی گسترده نوادگان اسماعیل در عصر جاهلیت
ب ) دوران فتوحات خلفاء 
ج ) دوران حکم رانی بنی عباس

گسترش قلمرو اسلام در زمان حضرت محمد(ص)، ۶۲۲-۶۳۲

2- به دلیل مهاجرت فراوان نوادگان اسماعیل به اقصی نقاط ممالک اسلامی در دوره های مختلف فتوحات و ادغام ارزش ها و فرهنگ های آنان با اقوام همجوارشان و مهمتر از آن در دست داشتن یک پکیج اخلاقی مدرن و الهی که همه بر آن متفق القول شدند ..


- موقعیت کنونی زبان عربی در جهان

این زبان جزء چهار زبان پرکاربرد جهان به شمار می رود (5) و حدود شمار کسانی که عربی را همچون زبان مادری به کار می‌برند از ۱۷۴ تا ۴۴۲ میلیون تن گفته شده است. عربی زبان رسمی ۲۵ کشور است که کل جمعیت آن‌ها نیز براساس آمار سیا ۳۲۹ میلیون تن است. (6)
در حالت کلی عربی گفتاری را به دو بخش خاورمیانه‌ای و باختری تقسیم می‌کنند اما به طور دقیق‌تر عربی دارای ۴ گویش زیر است که هر کدام خود دارای لهجه‌های فراوانی است:.
لهجه مصری
لهجه مغربی (شامل لهجه‌های: مراکشی، تونسی، الجزایری و .. )
لهجه خاوری (شامل لهجه‌های: لبنانی، فلسطینی، و عرب زبانان غرب کشور اردن) 
لهجه عراقی و یا خلیجی (شامل لهجات عراقی، کویتی، شرق سوریه، ساحل خلیج فارس از عراق تا کشور عمان و سواحل جنوبی و جنوب غرب ایران اهواز و در آبادان و شادگان)


نژاد یا هویت عربی ؟/محمد نبهان


منابع

1 – فرهنگ لغت عمید ( اسم { عربی ، مقابل اسم عجم } )
2 _ ابن کثیر، بدایه و نهایه، ج‏1، ص‏159
3 _ الترمذی – شماره 3931 
4 _
* جواد علی می نویسد: «سرزمین حجاز (مکه) به لحاظ اقتصادی و دینی از مناطق با اهمیت جزیرة العرب به شمار می آمد. اهمیت اقتصادی آن از این جهت بود که یکی از شریانهای اصلی بازرگانی جهانی از آنجا می گذشت در شریانهای دیگری به جانب شرق و شمال شرقی از آن منشعب می گردید .
/ عبدالعزیز سالم، پیشین، ص 246، به نقل از تاریخ العرب قبل الاسلام، جواد علی، ج 4، ص 161
«دکتر عبدالعزیر سالم» می نویسد: «یکی از عوامل رونق و درخشش شهرهایی چون مکه، طائف و یثرب نزدیکی آنها به بازارهای تجاری معروفی بود که در ماههای حرام دایر می شد. زیرا در خلال این ماهها مردم نسبت به جان و مال خود احساس امنیت می کردند این بازارها عبارت بود از «بازار عکاظ» در سرزمین وسیعی میان مکه و طائف، بازار «مجنه» در پائین مکه، بازار «حباشه» در نزدیکی بارق، بازار «ذی مجاز» نزدیک عرفه و...» 
/ عبدالعزیز سالم، تاریخ عرب قبل از اسلام، ترجمه باقر صدری نیا، چاپ اول، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی 1380، ص 249. 
* پس از درگذشت حضرت محمد (ص) ، خلیفه اول برای دفع مدعیان پیامبری و برگشتگان از اسلام جنگهای رده ترتیب داد. در زمان وی مسلمانان به سوی نبرد با رومیان و فتح شام نیز شتافتند و فلسطین به دست مسلمانان درآمد. ادامه کار در زمان خلیفه دوم، عمر بن خطاب منجر به فتح دمشق و یرموک شد و هرقل شام را رها کرد و به قسطنطنیه گریخت و شام بتدریج دردست مسلمانان افتاد و تا کوههای توروس در آسیای صغیر پیش رفتند. بیت المقدس که در آن زمان «ایلیاء» نام داشت به هنگام سفر عمر به شام از سوی اسقف اعظم تسلیم شد. از آن پس عمر به گسترش فتوحات در مصر و شمال آفریقا شتافت. در دوره پیامبر اسلام، محمد نیمه غربی شبه جزیره العرب در دست مسلمانان بود. در عهد ابوبکر تمام شبه جزیره تصرف شد. در عهد عمر مسلمانان تا ماوراءالنهر و شمال دریای مکران و همه ایران (بجز سواحل شمال آنسوی دیواره‌های البرز) و سرزمین عراق، شام، مصر و باریکه سواحل لیبی را متصرف شدند. در زمان عثمان، تا دریاچه آرال و کناره‌های دریای خزر تا دریای سیاه (شرق آسیای صغیر و جنوب قفقاز)، جنوب آسوان و قسمت اعظم سواحل لیبی متصرف شد
/ اطلس تاریخ اسلام، صادق آیینه وند، انتشارات مدرسه (۱۳۷۸).
* در سال ۴۲۱ هجری، حاکمان محلی عباسیان لشکرکشی‌های گسترده و پیاپی به هندوستان آغاز کردند؛ این کار از زمان سبکتکین شروع شد ودر زمان محمود غزنوی به اوج خود رسید. دستگاه خلافت عباسی، این حملات را نوعی جهاد برای گسترش اسلام تلقی می‌نمود؛ با فتح هند راه برای گسترش اسلام در هند گشوده شد و معابدی چون معبد سومنات ویران گشت. در سال ۴۶۳ هجری (۱۰۶۸ میلادی)، الب‌ارسلان، با روم شرقی و امپراتوری بیزانس به جنگ پرداخت. امپراتور بیزانس، خواستار پس گرفتن سرزمین‌های تصرف‌شدن توسط سلجوقیان در آسیای صغیر بود. در نبرد ملازگرد، سپاه بیزانس شکست خورد و امپراتور بیزانس به اسارت درآمد. پس از شکست ملازگرد، اسلام در بیزانس گسترش یافتٰ و حکومت سلجوقیان در روم تثبیت گشت.

  • farzad alali

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی